به گزارش اکو اقتصاد،پس از چند سال توقف، بانک مرکزی سرانجام آمار رسمی تورم را منتشر کرد؛ آماری که هرچند با تأخیر ارائه شده، اما تصویر روشنی از فشار مداوم تورمی بر اقتصاد و زندگی مردم نشان میدهد. انتشار دوباره این دادهها، بحث «بیارزش شدن پول» و پیامدهای جدی تورمهای افسارگسیخته را دوباره به صدر خبرها آورد؛ موضوعی که صرفاً یک چالش اقتصادی نیست، بلکه میتواند بنیانهای اجتماعی و سیاسی یک کشور را نیز دستخوش تغییر کند.
تورم بالا به معنای کاهش پیوسته ارزش پول ملی است؛ وضعیتی که در آن قدرت خرید خانوار سقوط میکند و هزینههای زندگی با سرعتی بیشتر از درآمدها افزایش مییابد. اما زمانی که این روند از کنترل خارج شود و به سطوحی برسد که قیمتها روزانه یا حتی ساعتی تغییر کنند، اقتصاد وارد مرحلهای به نام ابرتورم میشود؛ مرحلهای که تجربههای جهانی آن سرشار از هشدار است.
نمونههای واقعی زیادی وجود دارد. در ونزوئلا، تورم به حدی رسید که ارزش بولیوار تقریباً به صفر نزدیک شد. بسیاری از مردم گزارش میدادند که هزینه یک باک بنزین لوکسسواریها از ارزش خود خودرو بیشتر شده و به همین دلیل، خودروهای بدون سوخت در خیابانها رها میشدند. پول نقد چنان بیارزش شده بود که مردم برای حمل مقادیر کم پول نیاز به بستههای اسکناس داشتند و گاهی اسکناسها ارزش کاربردی بیشتری بهعنوان کاغذ باطله داشتند تا وسیله مبادله.
در آرژانتین، جهش بیسابقه قیمت مواد غذایی باعث شد بسیاری از خانوادهها توان خرید گوشت را از دست بدهند. گزارشهایی منتشر شد که برخی برای تأمین غذای روزمره به منابع غیرمعمول، از جمله حیوانات خیابانی، روی آوردهاند؛ نشانهای دردناک از فروپاشی امنیت غذایی و ناتوانی کامل سیستم اقتصادی.
این تجربهها نشان میدهد ابرتورم نهتنها تولید و سرمایهگذاری را نابود میکند، بلکه نظم اجتماعی را هم درهم میریزد. در چنین شرایطی، مفهوم سود، معامله، پسانداز و حتی «ارزش» معنای خود را از دست میدهد. مردم به جای برنامهریزی برای آینده، تنها برای زندهماندن تلاش میکنند و بنگاههای اقتصادی یکی پس از دیگری تعطیل میشوند.
بازگشت بانک مرکزی به انتشار منظم آمار تورم – هرچند دیرهنگام – میتواند گامی مهم برای شفافیت اقتصادی و اعتمادسازی باشد. اقتصاددانان بر این باورند که در نبود آمار رسمی، سیاستگذاری دقیق ناممکن است و فضای اقتصادی در هالهای از عدم اطمینان قرار میگیرد. اما انتشار آمار تنها یک قدم است؛ مسئله اصلی مهار تورم و جلوگیری از تداوم کاهش ارزش پول ملی است.
کارشناسان تأکید میکنند که برای جلوگیری از حرکت اقتصاد به سمت سطوح خطرناک تورمی، دولت باید اصلاحات ساختاری در سیاستهای مالی و پولی انجام دهد، کسری بودجه را کنترل کند و استقلال سیاستگذاری پولی را تقویت نماید. در غیر این صورت، خطر قرار گرفتن در مسیر کشورهایی که تجربههای تلخ ابرتورم را پشت سر گذاشتهاند، همچنان وجود خواهد داشت.
امروز بیش از هر زمان دیگر لازم است هشدارهای تاریخ جدی گرفته شوند؛ چون ابرتورم فقط یک بحران اقتصادی نیست، بلکه یک فاجعه انسانی است.