به گزارش اکواقتصاد، در ادامه تحلیلها درباره بازی نمایشی جدید آمریکا و رژیم صهیونیستی در پرونده جنگ لبنان و پیشنهادی که برای آتشبس دادهاند و مملو از شروط غیرمنطقی و غیرقابل قبول است، «ابراهیم امین» کارشناس برجسته لبنانی و سردبیر روزنامه الاخبار، در مقالهای به بررسی همین مسئله پرداخت که شرح آن بهشکل زیر است؛
جنایات دیوانهوار صهیونیستها چگونه متوقف میشود؟
کارشناسان امور رژیم صهیونیستی متفق القول هستند که جایی برای مقایسه نوع تعامل نهادهای سیاسی، امنیتی و نظامی این رژیم با لبنان، با نوع تعامل تلآویو با وضعیت غزه و کرانه باختری وجود ندارد. اکثر ناظران متخصص در امور اسرائیل که داخل فلسطین اشغالی زندگی میکنند، اعم از عرب یا صهیونیست، معتقدند که تفاوتهای اساسی در موضع اسرائیل نسبت به لبنان با غزه و کرانه باختری وجود دارد و واقعیت امروزی نشان میدهد که با حضور یک رهبر افراطی مانند بنیامین نتانیاهو، وضعیت اسرائیل غیرقابل پیشبینی است و ارزیابی اقدامات او بسیار دشوار است.
تجاوزات مستمر رژیم اشغالگر به لبنان، بیانگر گامی در مسیری است که نتانیاهو طبق رویکرد حزب راست افراطی خود آغاز کرده است. این رویکرد افراطی بر ارتش اسرائیل هم سیطره یافته است و روشن است که این ارتش، امروز نماینده گروهی است که عقده برتری دارد و از هر چیزی که اطرافش هست میترسد. این گروه راست افراطی بدون هیچ منطقی عمل میکند و گرفتار افسانههای جادویی و خیالی شده است،
بنابراین میتوان به این نتیجه رسید که در زمان حاضر، هیچ چیز دشمن صهیونیستی را وادار به توقف جنایات آن نمیکند؛ مگر اینکه احساس کند مجبور است دست از کشتار بردارد، این اتفاق زمانی رخ میدهد که غرب متوجه ناتوانی خود در ادامه حمایت از اسرائیل در جنگ شود و یا اینکه تصمیم بگیرد منابع حمایتی خود از این رژیم را مسدود کند، تا اینجا بهنظر نمیرسد که به این مرحله رسیده باشیم و ارتش اشغالگر همچنان به جنایات خونین خود در میدان ادامه میدهد.
ادامه این جنایات وحشیانه صهیونیستها، تأثیر عمدهای بر روند مذاکرات در مرحله آینده خواهد داشت؛ زیرا همه میدانند کسی که خواستار توقف جنگ باشد، به این شکل رفتار نمیکند و توقف جنگ اساساً با ذهنیت غالب رژیم صهیونیستی همخوانی ندارد، اما آنچه اسرائیل در سطح سیاسی و میدانی میخواهد، تسلیم کردن آشکار لبنان است.
ابعاد طرح خطرناک اسرائیل در لبنان بهبهانه آتشبس
رژیم اشغالگر بهدنبال آن است که خود لبنانیها حزبالله را خلعسلاح کنند و معتقد است که فشار داخلی علیه حزبالله در لبنان میتواند امتیازی را که همه دشمنان مقاومت نتوانستند زیر آتش به دست بیاورند، به اسرائیل بدهد، بنابراین لازم است که مجدداً صحنه را بهشکلی واقعگرایانه ترسیم کنیم و به چند نکته توجه داشته باشیم:
ـ اول اینکه رژیم صهیونیستی تلاش دارد روایت خود از جنگ در لبنان را سازماندهی و چهارچوبی برای اهداف خود تعریف کند. طی 36 ساعت گذشته، موضعی که رژیم صهیونیستی سعی داشت اعلام کند، این بود که هدف از جنگ، بازگرداندن آوارگان صهیونیست به شمال فلسطین اشغالی و حذف حزبالله از مرزها و انتقال آن به شمال رودخانه لیتانی است، همچنین مواضعی که صهیونیستها در این مدت اتخاذ کردند، نشان میداد آنها میخواهند بگویند که هدف از این جنگ نابودی حزبالله یا تغییر واقعیت سیاسی در لبنان نیست.
ـ بهنظر میرسد تغییراتی در برنامه همکاری آمریکا و رژیم صهیونیستی رخ داده است و ممکن است عدهای آن را برای اسرائیل مناسب بدانند که البته در راستای منافع آمریکا هم هست. یک دیپلمات عرب در واشنگتن گفت؛ معادله همکاری آمریکا و اسرائیل در پرونده جنگ، این است که اسرائیل باید اهداف خود را با آمریکا هماهنگ کند؛ نه بهعکس، و اگر اشتراکات میان دو طرف در این زمینه زیاد باشد، روشن است که شعلهور نگهداشتن خاورمیانه و گسترش دایره جنگ، در اولویتهای دولت دونالد ترامپ نخواهد بود.
ـ اسرائیل از دولتهای فعلی و آینده آمریکا خواسته است زمان بیشتری به این رژیم برای رسیدن به دستاوردهای میدانی بدهند تا تلآویو از آن بهعنوان برگ برندهای در مذاکرات آینده برای آتشبس استفاده کند، همچنین تلاش اسرائیل بر آن است که توپ در زمین لبنان باشد؛ چرا که اسرائیل میداند که بدون رسیدن به یک دستاورد کامل میدانی، قادر به تحمیل شروط خود نخواهد بود.
اما ملاحظات زیادی وجود دارد که نشان میدهد اسرائیل قادر به تحمیل شروط خود به لبنان نیست و طرفهای لبنانی هم رسماً بر این مسئله تأکید کردهاند، بنابراین کاملاً غیرمنطقی است که کسی در لبنان خواستار پذیرش شروط صهیونیستها برای توقف جنگ شود، همچنین نباید از این نکته غافل شویم که رژیم صهیونیستی با ارائه شروط غیرمنطقی خود برای پایان جنگ، بهدنبال ایجاد یک جنگ داخلی در لبنان است.
خیز صهیونیستها برای آشوب و جنگ داخلی در لبنان
ـ آنچه رژیم صهیونیستی از تشکیل کمیته جدید نظارت بینالمللی برای اطمینان از اجرای قطعنامه 1701 میخواهد، این است که ارتش لبنان و یونیفل، اهداف اسرائیل را محقق کنند؛ به این صورت که تلآویو از ارتش لبنان و یونیفل میخواهد یک کمپین نظامی آشکار برای خلعسلاح حزبالله در منطقه جنوب لیتانی آغاز کنند که این اقدام با زور و در چهارچوب یک برنامه کاری نامحدود، با ورود به خانههای مردم، کارخانهها، آزمایشگاهها، مدارس و مساجد انجام میشود.
نکته خطرناک اینجاست که اگر دشمن بر این طرح خود اصرار ورزد، ممکن است برخی در داخل لبنان که با دشمن همسو هستند، بهبهانه جلوگیری از ادامه جنگ، خواستار اجرای طرح مذکور شوند.
ـ اما هرگونه نرمش در برابر این خواستههای رژیم صهیونیستی، حتی در صورت حمایت آمریکا از لبنان، بدان معناست که هنوز در لبنان کسانی هستند که از گذشته درس عبرت نگرفتهاند و میخواهند بهسمت یک جنگ داخلی حرکت کنند؛ زیرا این طرفها فریب کسانی را خوردند که تصور میکنند مردم جنوب لبنان بهویژه مبارزان مقاومت میپذیرند که احزاب حامی آمریکا و اسرائیل در لبنان، برای خلعسلاح مقاومت وارد خانههایشان شوند، به این بهانه که میخواهند قطعنامه 1701 را اجرا کنند.
روشن است که اسرائیل با شروطی که ارائه میکند، کاملاً بهدنبال ایجاد این فتنه داخلی در لبنان است، بر همین اساس، جنگ کنونی جنگی بسیار سخت و بیرحمانه است و نیاز به فداکاریهای بزرگ دارد، اما مشخصاً هر اتفاقی که بیفتد، تسلیم شدن در برابر خواستههای دشمن، با رویکرد رسمی لبنان و همچنین فداکاریهایی که ملت و مقاومت این کشور انجام دادهاند، همخوانی ندارد.