به گزارش اکو اقتصاد، در حالیکه جهان بهسرعت به سمت اقتصاد بلاکچینی و داراییهای توکنیزه حرکت میکند، گفتوگو میان سیاستگذاران و فعالان بخش خصوصی در ایران همچنان در مرحله شکلگیری است. دومین نشست خبری «رمزآتی» که با حضور فعالان فینتک، مدیران صرافیها و کارشناسان اقتصاد دیجیتال برگزار شد، تلاشی بود برای نزدیک کردن این دو سوی ماجرا؛ جایی که حاضران از «لزوم درک متقابل»، «پرهیز از نگاه امنیتی» و «تدوین مقررات شفاف و واقعگرایانه» سخن گفتند.
رمزآتی امسال بیش از هر زمان دیگری نشان داد که کلید رشد صنعت رمزارز در ایران، نه در دستور، بلکه در گفتوگو است.
محمدمهدی الحسینی، مدیرعامل اقتصادآنلاین و برگزارکننده رویداد رمزآتی، در ادامه نشست بر نقش این رویداد در ایجاد فضای گفتوگو میان فعالان و دولت تأکید کرد. او گفت: سال گذشته رمزآتی را با هدف گفتوگوی آزاد میان بخش خصوصی و حاکمیت آغاز کردیم. برای نخستین بار فعالان رمزارز توانستند بدون پشت درهای بسته، چالشهایشان را با نمایندگان دولت مطرح کنند.
او افزود: در رمزآتی قبلی حتی نقدهای تند هم شنیده شد و همین صداقت، نقطه قوت آن بود. وزیر وقت اقتصاد وعده تأسیس اتحادیه فعالان رمزارز را داد و بانک مرکزی نیز سند «رفرض» را منتشر کرد. هرچند برخی با آن مخالف بودند، اما نشان داد که مسیر رسمیتبخشی آغاز شده است.
الحسینی هدف اصلی دومین دوره رمزآتی را «تداوم گفتمان» دانست و گفت: تغییر در مسیر قانونگذاری، چه مثبت و چه منفی، فقط از مسیر گفتوگو ممکن است. ما همچنین به دنبال انتقال تجربههای جهانی هستیم. کشورهایی مثل امارات با مشارکت بخش خصوصی توانستند از رمزارزها به نفع اقتصادشان استفاده کنند.
او به ظرفیت رمزارزها برای عبور از محدودیتهای بینالمللی اشاره کرد و افزود: وقتی امکان انتقال پول از سیستم بانکی سنتی وجود ندارد، رمزارزها میتوانند در تبادلات مالی و صادرات غیررسمی نقش مثبت ایفا کنند. این فرصتی است که نباید نادیده گرفته شود.
الحسینی تأکید کرد: هدف ما رسیدن به پیشنهاد جامع و عملی برای قانونگذاری رمزارز است. دولت باید بداند که حذف نظارت ممکن نیست، اما نظارت باید منعطف و واقعگرایانه باشد. رمزآتی میخواهد پل گفتوگو باشد، نه صحنه تقابل.
از سوءتفاهم تا همفکری؛ تجربه زیسته فعالان بلاکچین
سهیل نیکزاد، عضو انجمن فینتک و بلاکچین، در ابتدای نشست بر ضرورت ایجاد درک مشترک میان نهادهای تصمیمگیر و فعالان بازار رمزارز تأکید کرد و گفت: در نخستین مواجهه بانک مرکزی با صنعت رمزارز، همه تصور کردند قرار است ما را حذف کنند. آن زمان حتی برای گفتوگو باید پناه میگرفتیم. امروز همان مدیران در کنار ما هستند. این نشان میدهد تضاد واقعی وجود نداشته، فقط گفتوگو وجود نداشته است.
وی ادامه داد: اگر حاکمیت و فعالان رمزارز با هم صحبت نکنند، هیچ تصمیمی به نفع هیچکس تمام نمیشود. باید یکدیگر را نه رقیب، بلکه شریک توسعه بدانیم.
نیکزاد با اشاره به محورهای کلیدی اقتصاد بلاکچین گفت: اقتصاد رمزارز سه ستون اصلی دارد؛ ماینینگ، تبادل و توکنایزیشن داراییها. در ده سال آینده، داراییهای توکنیزهشده سهم بزرگی از اقتصاد جهان را خواهند داشت. اگر امروز آماده نشویم، از موج فناوری عقب میمانیم.
وی سپس به نقد سیاستهای پولی پرداخت و اظهار داشت: در هفت سال گذشته بانک مرکزی ۹ برابر حجم پول کشور را چاپ کرده است. در مقابل، کل تخلفات رمزارزی در مقیاس اقتصاد کشور ناچیز است. باید درباره خطرات واقعی اقتصاد با عدد و منطق صحبت کنیم، نه با ترس از فناوری.
نیکزاد با تأکید بر لزوم شفافیت و قانونمندی گفت: اگر رمزارز قرار است رسمیت پیدا کند، باید در چارچوب روشن و نظارتپذیر فعالیت کند. فعالان نیز باید به بازار شفاف داخلی بازگردند تا رمزارز به جای تهدید، به فرصت توسعه اقتصاد ملی تبدیل شود.
دولتزدایی؛ گام بعدی یا چالش نو؟
امیرحسام ذنوبی، قائممقام خانه اقتصاد، در سخنانی تند و فلسفیتر از دیگران، رابطه میان دولت و فناوری را بازتعریف کرد.
وی گفت: بزرگترین دستاورد بشر، دولت است و بزرگترین دستاورد کریپتو، دولتزدایی. این دو در تقابل نیستند، بلکه مکمل یکدیگرند. دولتزدایی به معنای نفی نظم نیست؛ بلکه کاهش هزینههای اضافی و بازگرداندن اختیار به مردم است.
ذنوبی با اشاره به ساختار مالی دولت افزود: بخش بزرگی از فشار اقتصادی ناشی از هزینههای سنگین دولت و کسری بودجه مزمن است. جوانان دیگر امیدی به مالکیت خانه یا سرمایه ندارند، چون بخش قابل توجهی از درآمدشان صرف تأمین هزینههای دولت میشود. فناوری کریپتو میتواند بخشی از این بار را از دوش جامعه بردارد؛ با خودتنظیمگری، قراردادهای هوشمند و شفافیت سیستمی.
وی سپس به مفهوم «غیرملیسازی پول» برگرفته از نظریه فریدریش هایک پرداخت و گفت: در جهانی زندگی میکنیم که اتحادیه اروپا ارزهای ملی را کنار گذاشته و آمریکا عملاً از پول واحد بهره میبرد. چرا ما از واژه دولتزدایی میترسیم؟ باید از انحصار پول عبور کنیم و به سمت رقابت سالم میان ابزارهای مالی حرکت کنیم.
قائممقام خانه اقتصاد از ناکارآمدی ابزارهای سیاستگذاری سنتی سخن گفت و ادامه داد: وقتی بانک مرکزی نرخ اوراق را بالا میبرد تا تورم را کنترل کند، اما بانکهای تجاری در همان زمان وامهای میلیاردی میدهند، یعنی ابزارهای کلاسیک پولی دیگر اثر ندارند. دولتها ابزارهایی در دست دارند که دیگر نمیبرند.
وی آینده اقتصاد را در «توکنیزه شدن داراییها» دانست: بهزودی همهچیز توکنیزه میشود؛ از زمین و اوراق تا حقوق و امتیازات. حتی داراییهای دولتها نیز باید به توکن تبدیل شوند تا مردم بدانند ثروت ملی دقیقاً کجاست. در ایران هم باید دارایی نهادهای بزرگ عمومی شفاف و توکنیزه شود. این یعنی نظارت مردمی واقعی.
ذنوبی تأکید کرد: بخش خصوصی باید از دولت بخواهد خود را شفاف کند، نه اینکه فقط برای ما قانون بنویسد. ابزارهای کریپتویی میتوانند شفافیت را به ساختار حاکمیت تزریق کنند. نمونه امارات نشان میدهد که نهادهای تنظیمگر خصوصی با حضور محدود دولت، کارآمدتر عمل میکنند. در نهایت باید بپذیریم بخش خصوصی سریعتر، دقیقتر و شفافتر از دولت است.
ترس، عامل بحران؛ نقدی به سیاستهای انقباضی بانک مرکزی
امیررضا فتحی، رئیس هیئتمدیره صرافی تبدیل، بخش قابل توجهی از سخنان خود را به نقد نگاه محدودکننده بانک مرکزی اختصاص داد. او گفت: صنعت رمزارز تنها صنعتی است که جایگزین خارجی آن برای مردم در دسترس است. نمیتوان جلوی آن را گرفت، فقط میتوان مسیرش را مدیریت کرد.
وی با اشاره به سیاست محدودیت خرید پنج هزار تتر افزود: این تصمیم باعث شد مردم از صرافیهای داخلی خارج شوند. شما نمیتوانید با قانونگذاری سختگیرانه جلوی تقاضا را بگیرید؛ فقط باعث میشوید سرمایه به بیرون از کشور برود.
فتحی تأکید کرد که این مشکل محدود به رمزارز نیست: سیاستهای چندنرخی ارز، بحران در بانکها و صنایع دیگر همه نتیجه نگاه کنترلی و غیرواقعگرایانه است. قانونگذار با نیت کنترل، بحران میسازد. رمزارز در ایران مثل وجود دوربین بدون صنعت فیلمسازی است؛ ابزار داریم، اما فضای کار نه.
او با اشاره به فرصت ازدسترفته توکنیزهکردن داراییها گفت: تا وقتی نگاه بانک مرکزی تغییر نکند، فرصتهای اقتصادی از بین میرود. بانک مرکزی با اعمال محدودیتها، خود عامل ایجاد همان بحرانهایی میشود که از آن میترسد.
فتحی در پایان گفت: راهکار ساده است؛ شفافیت و اعتماد به صرافیهای داخلی. اگر فعالان قانونی به رسمیت شناخته شوند، مردم دیگر به پلتفرمهای خارجی پناه نمیبرند. رمزارز را نمیتوان ممنوع کرد، فقط میتوان درست هدایتش کرد.
از بالا به پایین تا همسطحی گفتوگو
احسان قاضیزاده، مدیرعامل صرافی بیتمکس، در سخنان خود از تغییر فضای تعامل میان دولت و بخش خصوصی گفت: رمزآتی شاید تنها رویدادی بود که در آن، فعالان بخش خصوصی و نمایندگان حاکمیت روی یک استیج برابر نشستند و گفتوگو کردند. سالها نگاه بالابهپایین مانع این تعامل بود.
او افزود: رفتار رگولاتور نسبت به گذشته تغییر کرده است. این تغییر نتیجه تلاش فعالان و خودرگولاتوری است. ما بدون قانون رسمی، استانداردهای حرفهای را رعایت کردیم؛ از امنیت دارایی کاربران تا شفافیت تراکنشها. در نهایت، حاکمیت ناچار شد این بلوغ را بپذیرد.
قاضیزاده تأکید کرد: اکوسیستم رمزارز در ایران با همه چالشها، به مرحلهای از رشد رسیده که نیازمند تعامل پایدار است. اگر این گفتوگو تداوم یابد و اعتماد دوطرفه شکل بگیرد، ایران میتواند به مرکز نوآوری بلاکچین منطقه تبدیل شود.
آینده از مسیر گفتوگو میگذرد
دومین نشست خبری رمزآتی، تنها یک رویداد رسانهای نبود؛ بلکه بازتابی از وضعیت فعلی صنعت رمزارز در ایران بود. صنعتی که در مرز میان امید و تردید ایستاده است: از یکسو فرصتهای اقتصادی و فناورانهاش غیرقابلانکار است، و از سوی دیگر، بیاعتمادی و ترس از ناشناختهها هنوز سایه افکنده است.
اما در میان تمام دیدگاههای متفاوت، یک نقطه مشترک وجود داشت: لزوم گفتوگوی واقعی. فعالان و مدیران حاضر در رمزآتی بر این باورند که بدون درک متقابل و گفتوگوی سازنده میان دولت و بخش خصوصی، هیچ قانونگذاری پایداری شکل نخواهد گرفت.
اقتصاد دیجیتال نه دشمن دولت است و نه جانشین آن؛ بلکه مکملی برای کارآمدتر شدن حکمرانی مالی است. همانطور که یکی از سخنرانان گفت: وقتی ابزارهای کلاسیک اقتصاد دیگر نمیبرند، وقت آن است که زبان گفتوگو را جایگزین تیغ محدودیت کنیم.
رمزآتی امسال بیش از هر زمان دیگر نشان داد که آینده رمزارز در ایران، اگر قرار است روشن باشد، از مسیر گفتوگو و اعتماد دوطرفه خواهد گذشت.