به گزارش اکو اقتصاد به نقل از تسنیم، در برههای که جهان اسلام با چالشهای عمیق ناشی از موج سکولاریسم، تهاجم فرهنگی غرب و تضعیف بنیادهای دینی روبرو بود، امام خمینی (ره) به عنوان یک شخصیت استثنایی، نه تنها به دفاع صرف از اسلام اکتفا کردند، بلکه طرحی جامع برای «احیای دین» ارائه دادند. ایشان به درستی تشخیص دادند که دین در معرض خطر انزوا و محو شدن از ساحت زندگی سیاسی و اجتماعی قرار گرفته است. احیای اسلام در اندیشه امام، فراتر از اصلاحات جزئی بود؛ بلکه بازگرداندن اسلام به جایگاه اصلی خود به عنوان یک مکتب کامل سیاسی، اجتماعی و اخلاقی بود که بتواند پاسخگوی نیازهای پیچیده عصر مدرن باشد.
احیای مکتب اسلام توسط امام خمینی دارای ابعاد چندوجهی بود. در سطح نظری، ایشان با تبیین مفاهیم عمیق فقهی و فلسفی، اسلام را از محدودیتهای فکری و تاریخی خارج کرده و آن را به عنوان یک راهکار پویا و مبارز معرفی کردند. در سطح عملی، این احیا با رهبری نهضت اسلامی به پیروزی انقلاب انجامید که نقطه عطفی در تاریخ معاصر است؛ انقلابی که اسلام را نه صرفاً به عنوان یک مجموعه مناسک فردی، بلکه به عنوان یک گفتمان مسلط و دارای قدرت تغییر اجتماعی معرفی کرد. این رویکرد، الهامبخش جنبشهای اسلامی در سراسر جهان شد و در زمان خود اسلام را از حاشیه به مرکز توجهات بینالمللی بازگرداند و عمق و گستردگی مکتب اسلام را به جهانیان اثبات کرد.
بسیاری از اندیشمندان دنیا به ویژه متفکران اسلامی تحت تأثیر این حرکت عظیم، به بازخوانی میراث اسلامی و جایگاه دین در مدیریت جامعه پرداختند. تأثیرگذاری انقلاب اسلامی و اندیشه امام خمینی صرفاً به مرزهای جغرافیایی ایران محدود نماند، بلکه یک موج «بیداری اسلامی» را در بسیاری از کشورهای مسلمان ایجاد کرد. این بیداری، برخلاف جریانهای پیشین که عمدتاً اصلاحگرایانه و منفعل بودند، دارای ماهیتی سیاسی و مبارزاتی شد. رهبری امام خمینی به جهان ثابت کرد که دین نه تنها با سیاست و حکومت سازگار است، بلکه میتواند الهامبخش یک قیام تودهای موفق در برابر قدرتهای استکباری و نظامهای وابسته باشد.
چتین الکاظمی به عنوان یک متفکر اهل ترکیه که تحت تأثیر اندیشههای امام خمینی (ره) قرار گرفته بود، در گفتوگویی که با خبرگزاری تسنیم در جماران (محل استقرار امام در سالهای رهبریشان در ایران) داشت، در پاسخ به این پرسش که «به عنوان یک ناظر بیرونی، درک شما از امام و آرمانهای ایشان چگونه است و آوردۀ بیرونی تفکر امام خمینی در مباحثی نظیر سبک زندگی و جنبش اسلامی از منظر شما چیست و چه تأثیری بر جوامع اسلامی داشته است؟» چنین گفت که مرحوم امام، در عالم اسلام یک شخصیت استثنایی است؛ البته تاثیرگذاری ایشان فقط در عالم اسلام نبوده بلکه در تمام جوامع اسلامی و غیر اسلامی این تأثیرگذاری بوده است؛ یعنی بعد از اینکه خداوند تبارک و تعالی، اسلام را
توسط پیامبر اکرم به بشر اعطا فرمود، اسلام به این گستردگی در دنیا مطرح نبود.به همین جهت یک شخصیت استثنایی است. ایشان در آن وقتی که میگفتند دین از صفحه روزگار محو میشود، اسلام را احیا فرمود، دین را احیا کرد.
وی میگوید فقط مسلمانان علاقه جدید به اسلام پیدا نکردند بلکه بشریت به دین ــ اسلام یا غیر اسلام ــ علاقه زیادی پیدا کردند و ادیان ادیان الهی حیات جدیدی یافتند. ترکیه هم جزو همان کشورهای اسلامی است که خیلی از واقعهای که در ایران اتفاق افتاد، منفعل و متأثر شد. الان مثلاً در ترکیه حزب اسلامگرایی که سر کار آمده، میتوان گفت به برکت انقلاب اسلامی است؛ یعنی انقلاب اسلامی و حرکتی که امام آغاز نمودند، بعد از حرکت پیامبر اکرم یک حرکت استثنایی در تاریخ بشریت است.
الکاظمی در پاسخ به این پرسش که وجه تمایز اندیشه امام خمینی با دیگران در طرح ایدئولوژیهای دینی خاص در چه مسائلی بود، گفت: اولاً من خودم شیعه هستم، در حوزه درس خواندیم، اما اندیشه امام خیلی ممتاز از اندیشههای دیگر مراجع بود. ایشان حرکت سیاسی به راه انداخت، به جوانان حرکت بخشید و دین را به صحنه اجتماع آورد. غیر از آن، در بین جوامع اسلامی وحدت ایجاد کرد، تئوری ولایت فقیه را به عنوان مقولهای که در ادامه نبوت و امامت قرار داشت، به صورت عملی پیاده کرد. فتوایی هم که در مورد سلمان رشدی دادند، یک فتوای استثنایی بود؛ همه جوامع اسلامی فهمیدند که شیعه جزو مذاهب معتبر اسلامی و خواهان وحدت بین همه جوامع اسلامی است.
آنچه از منظر یک ناظر بیرونی مانند چتین الکاظمی برجسته میشود، «جامعیت و عملیاتی بودن» اندیشه امام خمینی (ره) است. ایشان تفکر امام را نه صرفاً یک نظریه فقهی یا فلسفی، بلکه یک «راهبرد جامع سبک زندگی» میدانند که توانسته است اصول اعتقادی را به یک جنبش سیاسی و اجتماعی منسجم تبدیل کند. الکاظمی با تأکید بر اینکه امام، اسلام را از حالت انفعالی صرف خارج ساخت و آن را به نیرویی پیشران برای مواجهه با ساختارهای جهانی بدل کرد، نشان میدهد که احیای اسلامی مورد نظر امام، ابعاد فردی (اخلاق و سبک زندگی) و ابعاد جمعی (آزادیخواهی و عدالتطلبی) را به صورت همزمان هدف قرار داده است. این تلفیق، کلید نفوذ عمیق این تفکر در میان متفکران جهان اسلام است.
موج اندیشهی امام، زمینههایی برای نظریهپردازی جدید در مورد نسبت دین و دولت، دین و توسعه، و دین و روابط بینالملل فراهم کرده است. سایر اندیشمندان نیز با الگوبرداری از این نهضت، در تلاشند تا چارچوبهای بومی و مستقلی برای تحقق ارزشهای اسلامی در دنیای مدرن بیابند، فارغ از تقلید از مدلهای غربی یا رویکردهای سنتی. در نهایت، میراث امام به عنوان یک «متدولوژی احیا» باقی مانده که نه تنها تاریخ معاصر ایران را تغییر داد، بلکه به متفکران دیگر جهان اسلام ابزاری قدرتمند برای طرح مدلی مستقل از هویت اسلامی در قرن بیست و یکم بخشیده است.