بی‌اعتمادی در بورس زیر خاکستر آتش‌بس
با پایان بحران نظامی ۱۲ روزه و بازگشایی بورس در روز شنبه ۷ تیر ۱۴۰۴، فعالان بازار سهام شاهد یکی از بی‌سابقه‌ترین شرایط معاملات در تاریخ بورس ایران بودند. پس از ۱۸ روز تعطیلی، شاخص‌ها به‌جای بازگشت با امید، با صف‌های قفل فروش، بی‌اعتمادی عمیق و غیبت نهادهای حمایتی مواجه شدند؛ شرایطی که تحلیلگران از آن به‌عنوان «فروپاشی روانی بازار» یاد می‌کنند.

به گزارش اکو اقتصاد، به نقل از اکو ایران در حالی‌که انتظار می‌رفت پس از عبور از بحران نظامی، بازار نشانه‌هایی از آرامش و ترمیم را تجربه کند، عملاً بیش از ۹۹ درصد نمادها در صف فروش قفل ماندند. این در حالی است که پیش‌تر نهادهای مسئول وعده حمایت‌های نقدی ۵۰ همتی را داده بودند. اما در عمل، کمتر از ۲ همت نقدینگی وارد بازار شد و حمایتی از سوی بازارگردان‌ها و صندوق‌ها دیده نشد.

تحلیل‌گران بتا سهم در گزارش روز شنبه نوشتند: «وقتی وعده‌ها رنگ عمل نمی‌گیرد و طرف‌های مسئول، پس از عبور از بحران، بازار را رها می‌کنند، طبیعی است که اعتماد سرمایه‌گذار دفن شود. این بازار، بازاری نیست که بوی پیروزی بدهد؛ این بازار بوی فراموشی می‌دهد.»

مرگِ اعتماد در میانه‌ جنگ واقعی

در روزهای اخیر، بارها تأکید شده که خوشبختانه زیرساخت‌های تولید و اقتصادی کشور از آسیب‌های مستقیم جنگ در امان ماندند. اما آنچه آسیب دید، ستون فقرات بازار سرمایه بود: اعتماد. این بی‌اعتمادی از سوی خود بازار شکل نگرفته، بلکه حاصل تصمیمات ناتمام، وعده‌های محقق‌نشده و حمایت‌های غایب در لحظه‌های بحرانی است.

بازار از نظر بنیادی در وضعیت بحرانی قرار ندارد. تولید و فروش شرکت‌ها ادامه دارد. حتی برخی مشکلات مزمن مانند قطعی برق نیز کاهش یافته. اما تا زمانی که چشم‌انداز سیاسی نامشخص، تهدیدهای امنیتی فعال و سیاست‌گذاری اقتصادی منفعل باقی بماند، نمی‌توان انتظار ورود پول هوشمند را داشت.

آتش‌بس؛ نه صلح، نه آرامش

شرایط فعلی کشور در یک آتش‌بس شکننده تعریف می‌شود. نه خبری از توافق جامع هست، نه نشانه‌ای از تداوم صلح. طرف مقابل با اهرم نظامی وارد مذاکرات شده و خواسته‌هایی حداکثری را مطرح کرده است. در این فضا، بازار هر لحظه در انتظار خبر ناگهانی است؛ خبری که می‌تواند تمام صف‌های فروش را دوباره عمیق‌تر کند.

از نگاه بتا سهم، ما وارد «نقطه بی‌بازگشت» شده‌ایم. هیچ چیز به شرایط قبل از جنگ بازنخواهد گشت. اکنون یا باید مسیر مذاکرات جامع و پایدار طی شود، یا با ریسک همیشگی جنگ و تحریم‌های تشدیدشده کنار بیاییم. در هر دو حالت، بازار نیازمند بازتعریف استراتژی و بازسازی اعتماد است.

دوراهی دولت: حمایت واقعی یا سراب وعده‌ها؟

بازار در حال حاضر روی دوراهی حساسی ایستاده است. یا حمایت واقعی، مؤثر و منسجم از سوی دولت و نهادهای پولی وارد صحنه می‌شود، یا وعده‌های بدون عمل بازار را بیش از پیش به قهقرا می‌برد.

تجربه تزریق ۱۰۰ همت به نظام بانکی در هفته‌های اخیر نشان می‌دهد که امکان تأمین منابع وجود دارد. اما بازار سرمایه تنها ۲ همت دیده است؛ آن‌هم در حالی‌که وعده ۵۰ همت داده شده بود. این تفاوت میان وعده و عمل، خودش به تنهایی محرک بزرگی برای افت اعتماد است.

در صورت ادامه این روند، بازاری که امروز با صف فروش قفل شده، ممکن است در روزهای آینده حتی از نظر روانی نیز فرو بریزد و نه تنها سرمایه‌گذاران حقیقی بلکه بازیگران حقوقی نیز دست از بازار بکشند.

چشم‌انداز کوتاه‌مدت؛ ۵ روز جهنمی پیش رو

براساس تحلیل‌ها، در هفته پیش‌رو بازار با پنج روز بسیار سخت مواجه خواهد بود. از امروز تا دوشنبه، فشار فروش ادامه خواهد داشت. تنها در صورت ثبات نسبی فضای سیاسی و ورود نقدینگی، ممکن است از روز دوم هفته، برخی نمادهای بنیادی به تعادل نسبی برسند.

در این مسیر، نمادهایی با پشتوانه بنیادی قوی، جریان نقدینگی فعال و نسبت قیمت به درآمد مناسب، بیشترین شانس بازگشت به مدار معاملات را دارند. اما حتی در بهترین سناریو نیز، کسی انتظار رشد سریع ندارد. همین که بازار بتواند جلوی ریزش بیشتر را بگیرد، دستاورد بزرگی خواهد بود.

طبقه‌بندی دارایی‌ها بعد از بحران: بازندگان و برندگان

در یک نگاه کلی به بازار دارایی‌ها، بحران اخیر بازتعریف جدی در امنیت سرمایه‌گذاری ایجاد کرده است. بازار مسکن و خودرو به‌دلیل نقدشوندگی پایین، در دوران جنگ بیشترین آسیب را دیدند. حتی بازار فیزیکی طلا نیز در تأمین نقدینگی فوری ناکام ماند؛ به‌طوری‌که بسیاری از طلافروشی‌ها خرید را با قیمت بسیار پایین‌تر انجام دادند.

در مقابل، صندوق‌های درآمد ثابت و پول نقد از این بحران سربلند بیرون آمدند. حتی دلار کاغذی نیز به‌عنوان دارایی قابل اتکا، نقش مؤثرتری نسبت به برخی ابزارهای مالی ایفا کرد.

صندوق‌های طلا نیز، که پیش‌تر به‌عنوان ابزار پوشش ریسک معرفی می‌شدند، در بحران اخیر نتوانستند عملکردی مناسب نشان دهند و حالا مورد بازنگری جدی قرار گرفته‌اند.

محرک بعدی بازار کجاست؟

بازار دیروز بیش از همیشه به یک شوک مثبت نیاز دارد؛ نه از جنس خبرسازی یا وعده، بلکه با پول واقعی، حمایت واقعی و اصلاح واقعی سیاست‌ها. اگر تصمیم‌سازان نخواهند یا نتوانند این وظیفه را انجام دهند، ممکن است آخرین حلقه‌های اتصال مردم با بازار سرمایه پاره شود.

مهم‌ترین سؤال اکنون این است: محرک بعدی بازار برای بازگشت چیست؟ و پاسخ آن، نه در چارت تکنیکال یا تحلیل بنیادی، بلکه در اتاق‌های سیاست‌گذاری پنهان شده است.

 

نویسنده:فاطمه حاج علی

0 نظر:

نظر بدهید