به گزارش اکو اقتصاد، مازندران با دارا بودن گسترهای از جنگلهای انبوه هیرکانی، رشتهکوههای زاگرس شمالی و تنوعی خیرهکننده از حیاتوحش، از دیرباز زیستگاهی امن برای گونههای شاخص جانوری از جمله پلنگ ایرانی بوده است؛ گونهای که امروز نهفقط نماد قدرت و سکوت طبیعت است، بلکه آیینهای تمامنما از وضعیت بحرانزده محیطزیست کشور به شمار میآید.
پلنگ ایرانی، بزرگترین زیرگونه پلنگ آسیایی و یکی از نادرترین گربهسانان جهان، در دهههای گذشته در مناطق مختلف مازندران از جمله دودانگه و چهاردانگه، پارک ملی پابند، جنگلهای بولا، ارتفاعات کلاردشت، سوادکوه و کیاسر بهطور گسترده حضور داشته و هنوز نیز بقایای این حضور، گرچه کمرنگ، اما امیدوارکنندهاند.
در آخرین گزارشها، تصاویر نادری از پلنگ ایرانی در حوالی قلعه تاریخی کنگلو در منطقه شکارممنوع سوادکوه توسط محیطبان تلاشگر، علیاکبر ایمانی به ثبت رسیده است. این منطقه که بهواسطه موقعیت کوهستانی، اقلیم سرد و پوشش گیاهی مناسب، یکی از آخرین زیستگاههای بکر برای این گونه در شمال کشور محسوب میشود، بار دیگر نام خود را در فهرست امیدها برای حفظ تنوع زیستی ایران ثبت کرد.
اقلیم و طعمه؛ ستونهای ناپایدار حیات
زیستگاه پلنگ در مازندران، ترکیبی منحصربهفرد از جنگل و کوهستان است. این ترکیب، نهتنها فرصت مناسبی برای اختفا و زادآوری فراهم میکند، بلکه طعمههای اصلی این شکارچی بلندبالا را نیز در اختیارش قرار میدهد. گونههایی چون شوکا، مرال، گراز، بز کوهی، روباه و خرگوش از عناصر کلیدی زنجیره غذایی پلنگ به شمار میآیند. اما همزمان، کاهش جمعیت این طعمهها بر اثر شکار غیرمجاز و فشار انسانی، حلقه حیات را برای این گربهسان بهشدت تنگ کرده است.
از سوی دیگر، ویلاسازی بیرویه، ساختوسازهای غیرمجاز، جادهکشی در دل جنگلها و پروژههای مخرب عمرانی، زیستگاههای امن پلنگ را به جزایری از تنهایی بدل کردهاند؛ جزایری که اغلب هیچ پل ارتباطی برای جفتگیری یا مهاجرت بین آنها باقی نمانده است.
میراث طبیعی در کنار میراث تاریخی
جالب آنکه تصاویر اخیر پلنگ ایرانی، در نزدیکی قلعه تاریخی کنگلو ثبت شدهاند؛ قلعهای مربوط به دوران ساسانی که خود گواهی بر قدمت تاریخی منطقه و پیوند عمیق طبیعت و تمدن انسانی است. این همزیستی هزارساله بین انسان و حیاتوحش، امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند درک متقابل و احترام متقابل است. قلعه کنگلو که روزگاری نگهبان مرزهای تاریخی بوده، اکنون بهنوعی به آخرین نگهبان حیات یک گونه باشکوه بدل شده است.
پلنگ؛ نماد مظلوم زیستبوم ایران
شکار مستقیم پلنگ، که گاه به بهانه حمله به دامهای محلی صورت میگیرد، هنوز یکی از عوامل مرگبار برای این گونه است. گرچه قوانین بازدارندهای در اینباره وجود دارد، اما نبود فرهنگ زیستمحیطی، ضعف نظارت مستمر و فقدان بیمه مناسب برای دامداران، اغلب منجر به انتقامجوییهای تلخ و غمانگیز از این گونه میشود.
از سوی دیگر، دوربینهای تلهای که در سالهای اخیر بهطور محدود در برخی مناطق نصب شدهاند، امید را برای شناسایی، پایش و حفاظت هدفمندتر از پلنگ ایرانی زنده نگه داشتهاند. کارشناسان محیطزیست معتقدند که این تصاویر ارزش بالایی برای مدیریت حفاظتی دارند و میتوانند به توسعه «کریدورهای زیستی» برای ارتباط بین زیستگاهها کمک کنند.
حرف آخر؛ از ثبت تصویر تا حفظ گونه
اگرچه ثبت تصاویر تازهای از پلنگ ایرانی در دل جنگلهای سوادکوه خبری خوشحالکننده است، اما بقای این گونهی در معرض خطر، تنها با ثبت عکس یا تهیه گزارش تأمین نمیشود؛ بلکه نیازمند عزم ملی، آموزش جوامع محلی، حمایت دولت، برخورد قاطع با متخلفان محیطزیستی و تأمین بودجه پایدار برای حفاظت عملی و میدانی است.
مازندران امروز، در حالی میزبان یکی از آخرین بازماندگان گربهسانان بزرگ ایرانی است که ممکن است فردا، تنها خاطرهای دور از آن باقی بماند. پلنگ ایرانی نه فقط بخشی از تنوع زیستی کشور، بلکه بخشی از هویت طبیعی و فرهنگی ایران است؛ نگهداشتن او در سایهی البرز، آزمونی برای همه ماست.