به گزارش اکواقتصاد، بازار سرمایه در معاملات روز چهارشنبه ۱۰ دیماه ۱۴۰۴، پس از چند روز پرتنش و نوسانی، نشانههایی از بازگشت آرامش و اعتماد را به نمایش گذاشت. شاخص کل بورس با سبزپوش شدن نمادهای بزرگ، از فاز انفعال خارج شد و بسیاری از فعالان بازار این حرکت را نخستین واکنش مثبت بورس به تغییرات مدیریتی اخیر در بانک مرکزی و بازگشت عبدالناصر همتی به رأس سیاستگذاری پولی کشور ارزیابی کردند.
عملکرد بازار در روزهای اخیر، حاصل تقابل دو نیروی اصلی بوده است: از یکسو فشار ناشی از تداوم ریسکهای سیاسی و ابهامات بیرونی و از سوی دیگر، سیگنال خوشبینانه تغییرات مدیریتی در حوزه اقتصاد کلان. در معاملات امروز، کفه خوشبینی سنگینتر شد و بازار توانست بخشی از فشار فروش روزهای گذشته را خنثی کند.
عبور بازار از فضای ترس و فروش
در حالی که بسیاری از سهامداران با توجه به تعطیلات پیشرو، ترجیح داده بودند نقش تماشاگر را ایفا کنند، روند معاملات بهگونهای پیش رفت که بازار بار دیگر جان گرفت و خرید و فروشها افزایش یافت. هرچند ریسکهای سیاسی همچنان بهعنوان مهمترین متغیر ذهنی فعالان بازار باقی ماندهاند، اما آرامتر شدن فضای خبری و کاهش تنشهای لحظهای، زمینه را برای بازگشت نسبی تقاضا فراهم کرد.
واکنش مثبت بازار بیش از آنکه ناشی از یک عامل کوتاهمدت باشد، به «انتظار تغییر» بازمیگردد. بازگشت همتی، هرچند در معاملات امروز اثر انفجاری نداشت، اما پیام روشنی به بازار ارسال کرد: سیاستگذار اقتصادی قصد دارد در بزنگاهی حساس، نقش فعالتری ایفا کند. همین انتظار، برای بازاری که در هفتههای اخیر تحت فشار اخبار منفی قرار داشت، کافی بود تا از شوک فروش فاصله بگیرد.
نقدینگی حبسشده و آمادگی برای حرکت
یکی از نکات بنیادین بازار در شرایط فعلی، حبس شدن نقدینگی هوشمند در بورس است. نبود جذابیت کافی در بازارهای رقیب، از جمله مسکن، ارز و طلا، باعث شده سرمایهها در حالت انتظار باقی بمانند. در چنین فضایی، هر خبر مثبت و معنادار میتواند جرقهای برای احیای جریان پول در بازار سرمایه باشد.
امروز نیز نشانههایی از این وضعیت مشاهده شد؛ بهویژه آنکه صندوقهای حمایتی عملکرد متفاوتتری نسبت به دفعات قبل از خود نشان دادند و نقش پررنگتری در جمعآوری صفوف فروش ایفا کردند. این موضوع از نگاه فعالان بازار، نشانهای از تغییر رویکرد نهادهای حمایتی و درک بهتر حساسیت شرایط کنونی بورس است.
اصلاح بازار؛ یک فرآیند طبیعی
برخی فعالان بازار در روزهای گذشته این پرسش را مطرح میکردند که چرا بازار با چنین شدت و سرعتی وارد فاز اصلاح شد. هرچند نمیتوان نقش ریسکهای سیاسی، اظهارنظرهای بینالمللی و افزایش نااطمینانی را نادیده گرفت، اما بسیاری معتقدند ریزش اخیر بیش از هر چیز، نتیجه یک فرآیند طبیعی پس از یک رالی قدرتمند بود.
بازاری که بازدهی قابل توجهی را تجربه میکند، بهطور طبیعی در برابر کوچکترین شوک، آمادگی اصلاح دارد. از این منظر، اصلاح اخیر نهتنها غیرمنتظره نبود، بلکه میتواند فرصتی برای بازآرایی پرتفویها و انتخاب سهام بنیادیتر تلقی شود. با این حال، تاکید میشود که نباید دچار خوشبینی یا بدبینی افراطی شد؛ چراکه ریسک سیاسی همچنان ضربآهنگهای تندی به بازار وارد میکند.
نقش زمان در فروکش کردن ریسکهای سیاسی
ماهیت اخبار سیاسی بهگونهای است که اثر آنها اغلب ضربهای و کوتاهمدت است. تجربه نشان داده اگر در هفتههای آینده خبر منفی تازهای منتشر نشود، اثر شوکهای اخیر بهتدریج کاهش مییابد و میدان بازی دوباره در اختیار متغیرهای اقتصادی قرار میگیرد. در چنین شرایطی، گزارشهای کدال، سیاستهای ارزی و تصمیمات اقتصادی میتوانند مسیر حرکت بازار را مشخص کنند.
از منظر تکنیکال نیز برخی معتقدند شاخص کل در محدودههای حمایتی مهمی قرار دارد و حتی در صورت اصلاح بیشتر، حوالی سطح ۳ میلیون و ۸۰۰ هزار واحد میتواند نقطه بازگشت بازار باشد؛ هرچند تحرکات امروز این احتمال را تقویت کرده که بازار پیش از رسیدن به این سطوح، واکنش مثبت نشان دهد.
همتی و آستانه یک تحول بزرگ اقتصادی
اما شاید مهمترین بخش تحولات اخیر، فراتر از نوسانات روزانه بورس، به افق سیاستگذاری اقتصادی کشور بازگردد. بسیاری از ارکان دولت بهطور تلویحی اعلام کردهاند که اقتصاد ایران در آستانه یک تحول بزرگ قرار دارد؛ تحولی که محور اصلی آن، اصلاح نظام ارزی و تعیین تکلیف نرخ دلار است.
در این زمینه دو سناریوی اصلی مطرح شده است. سناریوی نخست، تداوم نظام چندنرخی با بازتعریف نقش سامانه نیما و شکلگیری تالارهای مجزا برای ارز کالاهای اساسی و سایر مصارف است. در این سناریو، بخشی از ارز صادرات نفت با نرخی مشخص در اختیار دولت قرار میگیرد و سایر تقاضاها در بازار توافقی پاسخ داده میشود.
سناریوی دوم اما جسورانهتر و اثرگذارتر است: حذف کامل نیما و حرکت به سمت یک نرخ واحد توافقی. در این حالت، صادرکننده و واردکننده در یک بازار واحد فعالیت میکنند و دولت نیز ارز خود را در همین بازار عرضه میکند. این رویکرد، عملاً به معنای پایان نظام چندنرخی و حذف رانتهای گستردهای است که طی سالهای گذشته به برخی گروهها منتقل شده است.
پیامدها برای بورس و اقتصاد
اجرای سناریوی دوم، در صورت تحقق، میتواند یک انقلاب تاریخی در نظام ارزی کشور رقم بزند. تغییر مبنای محاسبات شرکتها، جهش شفافیت، حذف رانت و بازتوزیع منابع، از جمله پیامدهای این تصمیم خواهد بود. در چنین فضایی، بازار سرمایه میتواند مقصد اصلی جریانهای پولی شود و بسیاری از صنایع با بازتعریف سودآوری مواجه شوند.
دلیل اصلی بازگشت همتی نیز همین بزنگاه حساس است؛ مدیری که بهواسطه تجربه و قاطعیت، میتواند تصمیمات پرهزینه اما ضروری را اجرا کند. هرچند این مسیر بدون مقاومت نخواهد بود و گروههای ذینفع از رانتهای ارزی، بهسادگی از منافع خود چشمپوشی نخواهند کرد.
بازار سرمایه در معاملات امروز نشان داد که همچنان زنده، حساس و آماده واکنش به سیگنالهای اقتصادی است. اگرچه ریسکهای سیاسی پابرجاست، اما در صورت حفظ آرامش خبری و حرکت دولت به سمت اصلاحات ساختاری، بورس میتواند بار دیگر به مسیر رشد بازگردد. آنچه پیشروست، نهتنها یک نوسان کوتاهمدت، بلکه آزمونی جدی برای سیاستگذاری اقتصادی کشور و آینده بازار سرمایه است.