بازار سرمایه روی موج سیاست: بازگشت احتیاط یا آغاز یک رالی تازه؟
بازار سرمایه امروز صحنه تلاقی دو جریان پرقدرت بود؛ یکسو خوش‌بینی ناشی از خبرهای سیاسی و مذاکرات جدید و سوی دیگر بازگشایی پرحاشیه خساپا که نبض بازار را به دست گرفت. این دوگانگی، بازاری پرالتهاب اما امیدوارانه را رقم زد که معامله‌گران را در دوراهی احتیاط و جسارت قرار داد.

به گزارش اکو اقتصاد، نیم‌ساعت ابتدایی بازار، با انرژی بالای خبرهای مثبت از دور جدید مذاکرات و سخنرانی‌ دلگرم‌کننده ترامپ، فضای مثبتی ایجاد کرد. طنز بازار این بود که برخی معتقد بودند «ترامپ خودرو خریده و ویتکاف سرخطی زده!» اما جدای از شوخی‌ها، این خبرها دست‌کم در ساعات ابتدایی توانستند بخشی از نگرانی‌های هفته گذشته را کمرنگ کنند و رالی مثبتی به راه بیندازند.

اثر خساپا بر بازار: جسارت خریداران یا بازیگری پول هوشمند؟
نیمه دوم بازار با بازگشایی خساپا همراه شد؛ سهمی که به تنهایی توانست روند کلی معاملات را تغییر دهد. با وجود عرضه‌های طبیعی و شناسایی سود برخی معامله‌گران، نشانه‌هایی از بازگشت جریان نقدینگی به بازار مشهود بود. افزایش حجم معاملات نشان داد پول‌های منتظر، با کاهش ریسک‌ها به بازار بازگشته‌اند.

این رفتار نشان می‌دهد معامله‌گران حالا با دقت و ریزبینی بیشتری عمل می‌کنند. برخلاف دوره‌های گذشته، این‌بار پول به سمت سهم‌هایی حرکت می‌کند که پشتوانه بنیادی قوی‌تری دارند. از این رو، پیش‌بینی می‌شود تمایز میان نمادهای کوچک و بزرگ کم‌رنگ‌تر شده و کیفیت بنیادین هر سهم، بیش از اندازه آن اهمیت پیدا کند.

آیا بازار از تله سیاست عبور کرده است؟
تجربه نشان داده که وقتی بازار به تحولات سیاسی گره می‌خورد، واکنش‌ها تندتر و پرنوسان‌تر می‌شود. امروز اگرچه خبر مذاکرات بازار را از ریسک‌های منفی فاصله داد، اما هیجان روزهای نخست مذاکرات را نداشت. برای اثرگذاری جدی‌تر، رویدادهایی چون پیش‌نویس توافق یا دیدارهای مهم نیاز است. در غیر این صورت، آثار این خبرها موقتی خواهد بود.

این نکته مهمی برای معامله‌گران است؛ چون در چنین فضایی خبرهای منفی می‌توانند اثرگذاری قوی‌تری داشته باشند. بازار در واکنش به اخبار منفی، چکشی و هیجانی عمل می‌کند. بنابراین اگر کسی قصد فعالیت کوتاه‌مدت دارد، باید خود را برای بالا و پایین‌های شدید آماده کند.

درس‌های تاریخی از ۱۷ اردیبهشت: وقتی بازار علیه بازار شد
امروز همچنین مصادف است با سالروز یکی از پرحاشیه‌ترین و رمزآلودترین رخدادهای بازار سرمایه — بحران ۱۷ اردیبهشت. برخلاف نگاه سطحی که این رویداد را صرفاً ناشی از افشای نرخ خوراک می‌دانند، تحلیل‌های عمیق‌تر نشان می‌دهد این ماجرا بیشتر شبیه یک کودتای بورسی علیه خود بورسی‌ها بود.

ماجرا از جلساتی بین برخی فعالان بازار با نمایندگان مجلس آغاز شد. نگرانی از تکرار بحران سال ۹۹، آنها را واداشت هشدارهایی به مقامات بدهند. اما این هشدارها زنجیره‌ای از اتفاقات را رقم زد که در نهایت به موجی از فروش و سقوط بازار انجامید. تماس‌های غیررسمی رئیس وقت سازمان بورس با مدیران دارایی و ترغیب به فروش، در کنار انتشار نامه نرخ خوراک، چنان ضربه‌ای به بازار زد که اعتماد بسیاری برای همیشه آسیب دید.

چرا این تاریخ را مرور کردیم؟
برای این‌که به یاد بیاوریم دخالت‌های دستوری و ورود بازیگران سیاسی به بازار سرمایه، می‌تواند نتایج فاجعه‌باری داشته باشد. بازار سرمایه یک بستر تخصصی است و باید با ابزار تخصصی اداره شود. باز کردن پای نهادهای بیرونی تنها می‌تواند گلوله برفی از نگرانی را به بهمن تبدیل کند.

چشم‌انداز پیش‌رو: احتیاط، شفافیت و احترام به بازار
بازار امروز به واسطه کاهش ریسک‌ها، مجدد جانی تازه گرفته است. اما تجربه نشان داده که اعتماد، سخت ساخته می‌شود و راحت از دست می‌رود. مهم‌ترین درسی که اهالی بازار باید بگیرند این است که اولاً به محیط کسب‌وکار خود احترام بگذارند و ثانیاً مراقب باشند که هر اظهار نظر یا رفتار نسنجیده، می‌تواند آتش بیار معرکه باشد.

امروز بیش از هر زمان دیگری باید پذیرفت که بازار سرمایه به اندازه کافی دشمن و ریسک بیرونی دارد. در این فضا، نقدهای غیرمنصفانه یا شایعات بدون پشتوانه، نه تنها کمکی به بهبود اوضاع نمی‌کند، بلکه همان آتشی است که دامن همه را می‌گیرد.

جمع‌بندی
بازار سرمایه ایران وارد فاز جدیدی شده است؛ فضایی که نه آنچنان هیجانی و خوشبینانه است و نه گرفتار اضطراب‌های پیشین. این تعادل شکننده می‌تواند هم فرصت‌ساز و هم تهدیدآفرین باشد. معامله‌گران موفق کسانی هستند که با چشمان باز، نقدشوندگی سهم‌ها، ریسک‌ها و واقعیت‌های بازار را بسنجند و اسیر موج‌های مقطعی نشوند.

آماده باشیم؛ سفر روی موج‌های سیاسی، شجاعت و صبوری می‌خواهد.

نویسنده: فاطمه حاج علی

0 نظر:

نظر بدهید