به گزارش اکو اقتصاد، موضوعی که اگرچه هنوز بهطور رسمی از سوی نهادهای متولی یا شرکتها تأیید نشده است، اما کارشناسان آن را گامی مهم در راستای بازآرایی ساختار صنعت فولاد ایران میدانند.
صنعت فولاد ایران طی دو دهه اخیر رشد کمنظیری را تجربه کرده و امروز ظرفیت تولید اسمی کشور به بیش از ۳۰ میلیون تن رسیده است. با این حال، بخش بزرگی از این ظرفیت در اختیار شرکتهای پراکندهای است که هر یک در مقیاسهای متفاوت و با زیرساختهای محدود فعالیت میکنند. بسیاری از این شرکتها در سالهای گذشته با مشکلاتی نظیر کمبود سرمایه در گردش، نوسان قیمت مواد اولیه، بدهیهای سنگین بانکی و محدودیتهای انرژی دستوپنجه نرم کردهاند. همین شرایط سبب شده تا بحث ادغام و تجمیع این بنگاهها با بازیگران بزرگ صنعت، بهعنوان یک راهکار عملی مورد توجه قرار گیرد.
کارشناسان اقتصادی معتقدند که ادامه فعالیت جزیرهای شرکتهای کوچک در صنعتی که نیازمند سرمایهگذاری کلان و فناوریهای نوین است، عملاً مقرونبهصرفه نیست. از این منظر، ادغام با هلدینگهای بزرگ میتواند به کاهش هزینهها، افزایش بهرهوری، دسترسی بهتر به بازارهای صادراتی و مدیریت بهینه منابع منجر شود.
یکی از موضوعاتی که بر داغ شدن زمزمههای ادغام افزوده، سیاستهای وزارت صمت در زمینه ساماندهی زنجیره فولاد است. طی سالهای اخیر، بارها از زبان مسئولان شنیده شده که پراکندگی واحدهای تولیدی و نبود هماهنگی در حلقههای مختلف زنجیره، مانع تحقق اهداف توسعهای کشور در حوزه فولاد شده است. حالا به نظر میرسد فشار سیاستگذار بهسمت همگرایی و تجمیع بیشتر شده و احتمال دارد در ماههای آینده خبرهای جدیتری در این باره منتشر شود.
از سوی دیگر، شرایط اقتصادی کشور و نوسانات ارزی نیز شرکتهای کوچک را به سمت تصمیمگیریهای سخت سوق داده است. بسیاری از این واحدها توان خرید تجهیزات مدرن یا توسعه خطوط تولید را ندارند. در مقابل، غولهای فولادی همچون فولاد مبارکه، ذوبآهن اصفهان و فولاد خوزستان، با وجود مشکلات ساختاری، همچنان دست بالا را در تأمین مالی و مدیریت پروژهها دارند. همین فاصله، احتمال جذب و ادغام شرکتهای کوچک در ساختار این هلدینگها را تقویت کرده است.
با وجود این، موضوع ادغام در ایران مخالفان جدی نیز دارد. برخی فعالان بخش خصوصی معتقدند که چنین روندی میتواند به شکلگیری انحصار در بازار فولاد منجر شود و در نهایت دست مصرفکنندگان و پیمانکاران را در انتخاب محصول و قیمت کوتاه کند. به باور این گروه، تنوع بازیگران در بازار میتواند به رقابت سالم و کنترل قیمتها کمک کند و ادغام، این مزیت را از بین میبرد.
یکی از مدیران باسابقه صنعت فولاد در گفتوگویی غیررسمی اظهار کرده است: ادغام اگر با هدف افزایش بهرهوری و تجمیع منابع صورت بگیرد، میتواند آیندهساز باشد. اما اگر صرفاً به ابزاری برای قبضه بازار توسط چند هلدینگ بزرگ تبدیل شود، زیان آن دامن کل اقتصاد را خواهد گرفت.
در سطح جهانی، تجربه ادغام در صنعت فولاد مسبوق به سابقه است. بسیاری از کشورها بهویژه چین، در دهههای گذشته برای مقابله با بحران مازاد ظرفیت، شرکتهای کوچک را در قالب چند کنسرسیوم بزرگ تجمیع کردند. نتیجه این سیاست، افزایش قدرت رقابتی شرکتها در بازارهای بینالمللی و کنترل بهتر تولید داخلی بود. حالا به نظر میرسد ایران نیز در حال حرکت در مسیری مشابه است.
تحلیلگران بر این باورند که در صورت تحقق این ادغامها، نقشه بازار فولاد ایران دگرگون خواهد شد. ممکن است تنها چند هلدینگ بزرگ، مدیریت اصلی بازار را در دست بگیرند و شرکتهای کوچکتر نقش تأمینکننده یا زیرمجموعه را بر عهده بگیرند. چنین تحولی، هم فرصتهایی چون دسترسی آسانتر به فناوری، بازار صادراتی و منابع مالی فراهم میکند و هم تهدیدهایی نظیر کاهش رقابت، افزایش قیمت و آسیب به بنگاههای مستقل را به همراه دارد.
با وجود همه این بحثها، هنوز هیچیک از شرکتهای بزرگ فولادی رسماً موضوع ادغام را تأیید نکردهاند. اما شدت گرفتن شایعات و اظهارنظرهای پراکنده نشان میدهد که این ایده بیش از هر زمان دیگری جدی شده است. بسیاری منتظرند ببینند آیا دولت و بخش خصوصی میتوانند در این زمینه به توافقی جامع برسند یا خیر
آنچه مسلم است، صنعت فولاد ایران در آستانه تحولی مهم قرار گرفته است. اگر ادغامها با برنامهریزی دقیق و نظارت جدی همراه باشد، میتواند به تقویت جایگاه ایران در بازار جهانی فولاد و افزایش بهرهوری داخلی بینجامد. اما اگر بدون توجه به اصول رقابتی و عدالت اقتصادی انجام شود، احتمالاً تبعاتی سنگین بر بازار و مصرفکنندگان تحمیل خواهد کرد. آینده نزدیک نشان خواهد داد که زمزمههای امروز، به واقعیت فردا تبدیل میشوند یا تنها در حد گمانهزنی باقی خواهند ماند.
زهرا مالمیر