به گزارش اکو اقتصاد به نقل از تسنیم، رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان اخیراً به نکات قابل تأملی درخصوص رویکرد آژانس بین المللی انرژی اتمی در تقابل مطلق با ایران اشاره کرده است. محمد اسلامی در اینخصوص میگوید:
"آژانس باید حمله به تأسیسات هستهای ایران را محکوم میکرد که محکوم نکرده است.همچنین آژانس در تضمین حفاظت از اطلاعات مربوط به صنعت هستهای کشور هم هیچ اعلامیهای صادر نکرده که متعهد باشد اطلاعات صنایع هستهای ایران حفظ شود."
همانگونه که از اظهارات رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان بر میآید، گروسی حتی به تعهدات اساسنامهای مسلّم خود در قبال یکی از اعضای انپیتی(ایران) عمل نکرده و فعلاً نیتی برای عمل به آنها نیز ندارد! در اینخصوص دو نکته مهم وجود دارد که لازم است مورد توجه قرار گیرد:
نخست اینکه در جریان برگزاری نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک، گروسی عامدانه بهدستور آمریکا و رژیم صهیونیستی کمترین اقدامی در راستای ابراز محکومیت حمله به تأسیسات هستهای کشورمان صورت نداد و صرفاً خواستار شفافسازی یکطرفه ایران در قبال "شرایط پساجنگ" شد. این رویکرد گروسی منبعث از خصومت ذاتی وی در مواجهه با ماهیت هرگونه پیشرفت هستهای در ایران تلقی میشود.
این نه یک پیام غیرمستقیم، بلکه اذعان مستقیم و بدون واسطه وی در این روند عداوتآمیز است. پس از وقوع حملات وقیحانه آمریکا به تأسیسات هستهای نطنز و فردو، کمترین مسئولیت و وظیفه مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی، محکومیت این حمله غیرقانونی، نامشروع و خطرناک بوده است: مسئولیتی که گروسی آن را نادیده انگاشته و بیشتر در صدد کشف ابهامات هستهای موجود (در دوران پساجنگ) به سود منافع مثلث "واشنگتن-تل آویو-بروکسل" برآمده است.
بدیهی است که هرگونه عادیسازی روابط ایران و آژانس منوط به اعلام برائت مدیرکل آژانس از حملات رژیم صهیونیستی و آمریکا به خاک مقدس کشورمان بوده و گروسی نمیتواند برای فرار از این مسئولیت حقوقی، تن به گذشت زمان بسپارد!
نکته دوم اینکه گروسی قبلاً صراحتاً جاسوسی عدهای از بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی و ارائه اطلاعات مربوط به برنامه هستهای ایران توسط آنها به سازمانهای سیا و موساد را تأیید کرده است. نتیجه این پذیرش اولیه، قاعدتاً باید جبران مافات گذشته و تعهد برای صیانت از اسرار هستهای ایران (حتی در بازرسیهای پادمانی) باشد. عدم صدور اعلامیهای دال بر این تعهد مسلم از سوی گروسی نشان میدهد که مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی وقیحانه بهدنبال بازتعریف همان چرخه و سیکل گذشته است.
در چنین شرایطی مدارا با گروسی نهتنها توجیه راهبردی-حقوقی، بلکه توجیه انسانی و عقلانی ندارد. بدون شک آژانس در بازتعریف روابط خود با ایران (که خود باعث تقلیل و از بین رفتن آن ها بوده) ناچار است تن به اقتضائات و پیششرطهایی دهد. راه دیگری در اینخصوص پیش روی گروسی و همراهانش در وین قرار ندارد!