به گزارش اکواقتصاد، اختلاف و تناقض در آمارهای تولید نفت ایران، بار دیگر نگاهها را به وضعیت شفافیت و اتکاپذیری دادههای نفتی کشور جلب کرده است. گزارشهای منتشرشده از سوی اوپک و آژانس بینالمللی انرژی نشان میدهد که میزان تولید نفت ایران در ماههای اخیر، هم از نظر اعداد مطلق و هم از نظر روند، با اختلاف و ناسازگاریهای قابل توجهی همراه بوده است؛ موضوعی که کارشناسان بازار انرژی را نگران صحت اطلاعات پایه برای تحلیلهای اقتصادی و تصمیمگیریهای بازار کرده است.
براساس آمار آژانس بینالمللی انرژی، تولید نفت ایران در ماههای اکتبر و نوامبر حدود ۳.۵ میلیون بشکه در روز بوده و تغییر محسوسی را تجربه نکرده است. این در حالی است که اوپک در گزارش خود از کاهش تولید ایران از ۳.۲۴ میلیون بشکه در روز در اکتبر به ۳.۲۲۱ میلیون بشکه در روز در نوامبر خبر داده است. اختلاف حدود ۲۶۰ هزار بشکهای میان برآورد دو نهاد و همچنین تناقض ۱۰۰ هزار بشکهای در گزارشهای متوالی آژانس بینالمللی انرژی، ابهامها درباره میزان واقعی تولید نفت ایران را افزایش داده است.
این تناقضها نهتنها میان دو نهاد بینالمللی وجود دارد، بلکه درون خود آژانس بینالمللی انرژی نیز قابل مشاهده است. برای نمونه، گزارش آژانس در ماه دسامبر، میزان تولید ایران در اکتبر را ۳.۵ میلیون بشکه در روز اعلام کرده، در حالی که در گزارش ماه نوامبر این سازمان، تولید همان ماه اکتبر ۳.۴ میلیون بشکه برآورد شده بود؛ اختلافی نزدیک به ۱۰۰ هزار بشکه در روز که نشاندهنده تغییر برآوردهای داخلی این آژانس است.
یکی از عوامل اصلی این اختلافات، نبود آمار رسمی و شفاف از سوی ایران است. ایران در سالهای اخیر به دلایل تحریمی و سیاسی، آمار دقیق و منظم از تولید و صادرات نفت خود ارائه نکرده است. در نتیجه، اوپک و آژانس بینالمللی انرژی مجبورند به دادههای ثانویه و برآوردهای غیرمستقیم متکی باشند؛ دادههایی که بر اساس ردیابی نفتکشها، تحلیل تصاویر ماهوارهای، بررسی جریانهای بازار و اطلاعات جزئی از کشورهای عضو بهدست میآید.
روششناسی هر نهاد متفاوت است؛ اوپک بیشتر به گزارشهای داخلی اعضای خود و منابع ثانویه کشورهای تولیدکننده تکیه دارد، در حالی که آژانس بینالمللی انرژی با اتکا به جریان عرضه جهانی و دادههای بازار، میزان تولید را برآورد میکند. همین تفاوت منابع و رویکردها باعث میشود که هر نهاد نتیجه متفاوتی ارائه دهد و حتی خود برآوردهای نهادها در بازههای کوتاهمدت تغییر کند.
کارشناسان بازار نفت معتقدند که چنین اختلافاتی اگرچه از منظر علمی قابل توجیه است، اما اعتماد به آمار نفتی ایران را کاهش داده و تحلیلهای بازار را دشوار میکند. وقتی یک سازمان در فاصله یک ماه، برآورد تولید یک کشور را صد هزار تا صدها هزار بشکه تغییر میدهد، این پرسش مطرح میشود که تا چه حد میتوان به اعداد ارائهشده اعتماد کرد و تصمیمگیریهای استراتژیک مبتنی بر آنها انجام داد.
نبود آمار رسمی و دقیق، پیامدهای مهمی برای ایران دارد. علاوه بر کاهش شفافیت و اعتماد بازار، این موضوع بر قیمتگذاری نفت و ارزیابیهای بینالمللی از ظرفیت تولید کشور نیز اثر میگذارد. در شرایطی که نفت اصلیترین منبع درآمد ارزی ایران است، عدم ارائه آمار دقیق میتواند برنامهریزیهای اقتصادی، پیشبینیهای مالی و تعاملات بینالمللی کشور را پیچیدهتر کند.
با این حال، منابع ثانویه تنها گزینه موجود برای برآورد تولید نفت ایران است و اوپک و آژانس با وجود محدودیتها، همچنان اقدام به انتشار اعداد و گزارشهای ماهانه میکنند. این گزارشها با وجود تناقضها، اطلاعات اولیهای برای بازار و تحلیلگران فراهم میکنند، اما مشخص است که ارقام ارائهشده همواره با درجهای از عدم قطعیت همراه هستند.
در نهایت، این بحران آمار نفتی نشاندهنده لزوم افزایش شفافیت و ارائه دادههای رسمی از سوی ایران است. انتشار دادههای دقیق، منظم و قابل اتکا، میتواند به کاهش اختلاف میان نهادهای بینالمللی، افزایش اعتماد بازار و بهبود پیشبینیهای اقتصادی کمک کند. تا زمان ارائه چنین آمارهایی، هم تحلیلگران و هم فعالان بازار مجبورند با برآوردهای غیرمستقیم و دادههای متناقض کار کنند؛ وضعیتی که اعتبار و دقت تصمیمگیریها را تحت تاثیر قرار میدهد.


