به گزارش اکواقتصاد، با آغاز زمستان و بازگشت جبهه هوای سرد، تهران و بسیاری از کلانشهرهای کشور دوباره درگیر آلودگی شدید هوا شدند. شاخص آلودگی هوای تهران در میانه روز سهشنبه دوم دیماه از مرز ۱۵۰ واحد عبور کرد و در وضعیت «ناسالم برای همه گروهها» قرار گرفت. با این حال، واکنش مسئولان به بحران آلودگی همچنان به تکرار سیاستهای ناکارآمد گذشته محدود شده است؛ اجرای مجدد طرح زوج و فرد از درب منزل یکی از همین نمونههاست.
بر اساس گزارشها، حملونقل عمومی تهران شامل مترو و اتوبوس تنها توان جابهجایی حدود ۱۷ درصد از شهروندان را دارد و حتی با احتساب تاکسی و تاکسیهای اینترنتی، این رقم به حداکثر ۳۵ درصد میرسد. در چنین شرایطی، اعمال طرح زوج و فرد از درب منزل نه تنها فشار بر شهروندان را افزایش میدهد، بلکه عملاً نتیجه قابل توجهی برای کاهش ترافیک و آلایندهها ندارد.
چالش دیگری که طرح زوج و فرد را کماثر کرده، افزایش شدید قیمت تاکسیهای اینترنتی است. بسیاری از شهروندان در روزهای آلودگی مجبور به استفاده از این گزینه جایگزین میشوند؛ اما رشد هزینهها، فشار اقتصادی بر مردم را دوچندان کرده و انتخابهای محدود آنها را به شدت کاهش میدهد. در عمل، طرح زوج و فرد بدون زیرساخت حملونقل عمومی کارآمد و بدون سیاست حمایتی برای مردم کمدرآمد، به ابزاری برای محدود کردن رفتوآمد افراد بدل شده است، نه راهکاری واقعی برای کاهش آلودگی.
نکته قابل توجه دیگر، عدم تناسب تصمیمات اجرایی با ظرفیت واقعی سیستم حملونقل است. مترو و اتوبوس حتی در شرایط عادی نیز ظرفیت کافی برای جابهجایی حجم بالای شهروندان را ندارند، اما با اعمال طرح زوج و فرد، فشار بر این شبکه محدود بیشتر میشود. تجربه سالهای گذشته نشان داده که تکرار این سیاست بدون اصلاحات بنیادی در حملونقل عمومی، تنها موجب نارضایتی و افزایش استرس شهروندان میشود و کاهش قابل توجه آلایندهها را به همراه ندارد.
علاوه بر این، عدم برنامهریزی برای حمایت از حملونقل جایگزین، از جمله تاکسیهای آنلاین، موجب شده است تا مردم عملاً بین افزایش هزینه و محدودیت حرکت گرفتار شوند. وقتی شهروندان مجبور باشند برای مسیرهای کوتاه شهری هزینههای گزاف پرداخت کنند، انگیزه آنها برای رعایت قوانین کاهش مییابد و اثرگذاری طرح زوج و فرد به شدت کاهش پیدا میکند.
در نهایت، وضعیت فعلی نشان میدهد که اجرای سیاستهای محدودکننده حرکت شهروندان بدون ارتقای زیرساختهای حملونقل عمومی و سیاستهای حمایتی اقتصادی، ناکارآمد و ناعادلانه است. کاهش آلودگی هوا نیازمند برنامهریزی بلندمدت، سرمایهگذاری در مترو، اتوبوسرانی، ایجاد مسیرهای دوچرخه و پیادهراه و حمایت از سیستم حملونقل نیمهعمومی است، نه تکرار طرحهایی که تنها فشار بر مردم را افزایش میدهند و مشکل را حل نمیکنند.