به گزارش اکو اقتصاد، این مشکل باعث شده بسیاری از واحدهای تولیدی تنها با حدود ۷۵ درصد ظرفیت خود فعالیت کنند که معادل توقف تولید سهماهه در سال است. در چنین شرایطی، طرحهای توسعهای یا صحبت از سودآوری واقعی چندان معنا ندارد؛ چرا که هزینههای تولید کاهشپذیر نیست و همین امر حاشیه سود شرکتها را به شدت تحت فشار قرار داده است.
بیش از ۶۰ درصد شرکتهای بازار سرمایه ایران بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم کامودیتیمحور هستند و قیمت محصولات آنها بر اساس نرخ جهانی و سپس تبدیل دلار به ریال تعیین میشود. سیاست سرکوب نرخ دلار توافقی و اختلاف حدود ۵۰ درصدی آن با دلار آزاد در روزهای اخیر، درآمد این شرکتها را به شدت تحت تاثیر قرار داده و مانع رشد سودآوری آنها شده است.
در این میان، ناترازی انرژی بهویژه در فصلهای گرم و سرد سال، تولید را محدود کرده و هزینههای اضافی به شرکتها تحمیل میکند. این وضعیت باعث شده بسیاری از واحدهای تولیدی تنها با حدود ۷۵ درصد ظرفیت خود فعالیت کنند که معادل توقف تولید سهماهه در سال است. در چنین شرایطی، طرحهای توسعهای یا صحبت از سودآوری واقعی چندان معنا ندارد؛ چرا که هزینههای تولید کاهشپذیر نیست و همین امر حاشیه سود شرکتها را به شدت تحت فشار قرار داده است.
تحلیلگران اقتصادی بر این باورند که برای رفع این مشکلات، دولت باید به سمت سیاستهای انرژی پایدار، اصلاح ساختار تعرفهها و افزایش سرمایهگذاری در زیرساختهای انرژی حرکت کند. همچنین، ایجاد هماهنگی میان سیاستهای ارزی و انرژی میتواند به بهبود وضعیت سودآوری شرکتها کمک کند.
ناترازی انرژی نه تنها بهعنوان یک مشکل فنی، بلکه بهعنوان یک مانع جدی در مسیر رشد اقتصادی و سودآوری صنایع ایران مطرح است که نیازمند توجه و اقدام فوری مسئولان است.
زهرا مالمیر