به گزارش اکو اقتصاد، محمدمهدی سیدناصری, پژوهشگر حقوق بینالملل کودکان
هوشمصنوعی (AI) بهعنوان یکی از فناوریهای تحولآفرین قرن حاضر، نهتنها شیوه زندگی انسانها را تغییر داده، بلکه در زندگی کودکان نیز تأثیرات عمیقی بر جای گذاشته است. از یکسو، هوشمصنوعی میتواند آموزش، سرگرمی و دسترسی به منابع علمی را برای کودکان تسهیل کند و از سوی دیگر، چالشهای اخلاقی، قانونی و فرهنگی متعددی به همراه داشته است. توسعه فناوریهای نوین در حوزه هوشمصنوعی، نویدبخش آیندهای روشن است؛ اما این پیشرفتها به همان اندازه که فرصتآفرین هستند، خطراتی نیز در بر دارند. کودکان بهعنوان یکی از گروههای آسیبپذیر جامعه، نیازمند توجه ویژه در برابر پیامدهای مثبت و منفی هوش مصنوعی هستند.
از مسائل مرتبط با حریم خصوصی گرفته تا تهدید هویت فرهنگی و اجتماعی، هوشمصنوعی میتواند دنیای کودکان را دگرگون کند. هوشمصنوعی با جمعآوری و تحلیل دادهها، بهشدت بر حریم خصوصی کودکان تأثیر میگذارد. ابزارهای مجهز به هوشمصنوعی، همچون دستگاههای هوشمند خانگی و برنامههای آموزشی، اطلاعات حساس کودکان را جمعآوری میکنند که میتواند خطراتی نظیر سوءاستفاده دادهها و نظارت بیش از حد را به دنبال داشته باشد. مطابق با ماده 16 کنوانسیون حقوق کودک، کودکان حق دارند از مداخله غیرقانونی در حریم خصوصی خود محافظت شوند. لذا توسعهدهندگان و قانونگذاران باید چارچوبهای سختگیرانهای برای حفاظت از اطلاعات کودکان تدوین کنند.
یکی از مزایای بزرگ هوشمصنوعی، فراهمسازی فرصتهای آموزشی است. سیستمهای هوشمصنوعی میتوانند آموزش را شخصیسازی کرده و منابع آموزشی متنوعی را در اختیار کودکان قرار دهند. بااینحال، اتکا به فناوری ممکن است موجب کاهش تعاملات انسانی در فرایند آموزش شود که برای رشد عاطفی و اجتماعی کودکان حیاتی است.
یکی از مهمترین نگرانیها در مورد هوشمصنوعی، اعتیاد به ابزارهای دیجیتال و محتوای نامناسب است. الگوریتمهای هوشمصنوعی میتوانند محتوای مضر یا نابرابر را به کودکان نمایش دهند. در این راستا، لازم است دولتها و شرکتهای فناوری، قوانینی برای تضمین ایمنی کودکان در فضای مجازی وضع کنند.
هوشمصنوعیمیتواند محتوای جهانی را در دسترس کودکان قرار دهد، اما این روند گاهی منجر به تضعیف هویتهای فرهنگی محلی میشود. کودکان در معرض محتوایی قرار میگیرند که ممکن است با ارزشهای فرهنگی بومی آنان سازگار نباشد. برای جلوگیری از این امر، تولید محتوای فرهنگی بومی و ترویج آن باید در اولویت باشد.فناوری هوش مصنوعی، با ارائه سرگرمیها و ابزارهای تعاملی دیجیتال، ممکن است به انزوای اجتماعی کودکان بیانجامد.
کاهش تعاملات حضوری با همسالان میتواند به افت مهارتهای ارتباطی و عاطفی منجر شود.ابزارهای هوش مصنوعی با ارائه محتوای متنی یا صوتی میتوانند نقش مهمی در یادگیری زبان داشته باشند، اما میبایست مراقب بود که این ابزارها موجب سادهسازی بیشازحد زبان و کاهش دقت در استفاده از ادبیات نشوند.
آیا هوش مصنوعی آرمان شهر است یا دیستوپیاست؟
پاسخ به این پرسش به نحوه بهرهبرداری از هوشمصنوعی بستگی دارد! در صورتی که این فناوری در چارچوب اخلاق، قانون و فرهنگ بهکار گرفته شود، میتواند آرمانشهری برای کودکان بسازد. در مقابل، سوءاستفاده از هوشمصنوعی و نبود نظارت کافی ممکن است آن را به دیستوپیا بدل کند. حال چه راهکارهایی قابل بررسی است؟
1 ـ وضع قوانین سختگیرانه جهت حفاظت از حریم خصوصی و حقوق دیجیتال کودکان.
2ـترویج سواد دیجیتال، والدین و کودکان باید با مزایا و مخاطرات هوش مصنوعی آشنا شوند.
3 ـ حمایت از محتوای فرهنگی بومی، توسعه محتوای محلی با استفاده از فناوری هوشمصنوعی AI میتواند به حفظ هویت فرهنگی کمک کند.
هوشمصنوعی فرصتی بینظیر برای بهبود کیفیت زندگی کودکان فراهم کرده، اما چالشهای اخلاقی، حقوقی و فرهنگی نیز به همراه دارد. با مدیریت صحیح و توجه به حقوق و نیازهای کودکان، میتوان از این فناوری در جهت ساختن دنیایی بهتر بهره برد. اما در صورت بیتوجهی به این موضوعات، هوشمصنوعی میتواند به تهدیدی جدی برای کودکان و حقوق آنان تبدیل شود.