به گزارش اکو اقتصاد، هرچند در ساعات پایانی بارقههایی از امید به چشم خورد، اما افزایش عرضهها فضای احتیاط را بر معاملات حاکم کرد. شرایطی که سبب شد نگاهها به روزهای آینده دوخته شود تا مشخص شود آیا روند منفی دوباره تکرار خواهد شد یا بازار توان ادامه مسیر را خواهد داشت.
فضای معاملات امروز با وجود نشانههای نسبی از بهبود آغاز شد اما حجم عرضهها سنگینتر از روزهای گذشته بود و این موضوع کار بازار را برای فردا و پسفردا دشوار میکند. همچنان جریان قدرتمند پول تازه به بازار راه پیدا نکرده و بخش عمدهای از سهامداران حقیقی با تردید به آینده مینگرند. برخی وسوسه ورود دوباره دارند و برخی دیگر با یادآوری ریسکهای سیاسی و اقتصادی، ترجیح میدهند تماشاگر بمانند. به همین دلیل استراتژی ۵۰ درصد نقد و ۵۰ درصد سهم همچنان به عنوان یک رویکرد محتاطانه مطرح است تا بار روانی خرید سنگین بر سهامداران کاهش یابد.
با وجود این، احتمال مداخله حقوقیها و حمایت صندوقهای درآمد ثابت میتواند تردید برخی سرمایهگذاران را به تصمیمگیری معاملاتی تبدیل کند. با این حال حتی در صورت ورود سرمایهگذاران، بعید است ورود با تمام قوا باشد و انتظار میرود احتیاط همچنان بر رفتار معاملهگران حاکم باشد. در این میان، فضای سیاسی و اقتصادی نیز نقش مهمی در جهتگیری بازار ایفا میکند؛ چراکه برخی از فعالان بر این باورند که کوچکترین سیگنال مثبت میتواند به رشد بازار کمک کند و در مقابل ریسکهای سیاسی همچنان سایه سنگینی بر سر معاملات دارند.
برای آینده دو سناریوی متفاوت از سوی تحلیلگران مطرح میشود. در سناریوی نخست، خوشبینان معتقدند ارزش دلاری سهام در سطوح جذابی قرار گرفته و عواملی همچون احتمال تغییر نرخ دلار نیما، کاهش نرخ بهره و حمایتهای حقوقیها میتواند نشانه پایان اصلاح و آغاز یک دوره رشد باشد. این نگاه بر این باور است که بازار کف خود را تجربه کرده و در صورت رفع ریسکهای سیاسی، مانند فنری رها شده به سمت بالا حرکت خواهد کرد.
اما در مقابل، سناریوی دوم بر این نکته تأکید دارد که روند فعلی تنها یک نوسان مثبت کوتاهمدت است و نه یک روند پایدار. مطابق این دیدگاه، رشد روزهای اخیر فرصتی برای فروش تلقی میشود و همچنان مشکلات بنیادی نظیر نرخ بهره بالا، ثبات نسبی دلار نیما، بحرانهای سیاسی و عدم ورود پول تازه به بازار پابرجاست. این گروه معتقدند بازار پس از یک دوره مثبت کوتاهمدت دوباره وارد مسیر نزولی خواهد شد.
نتیجه این تضاد دیدگاهها آن است که اجماع مشخصی در بازار وجود ندارد و معاملهگران میان امید به رشد و ترس از ریسکهای سیاسی مردد ماندهاند. با این حال دو نکته به عنوان جمعبندی مورد تأکید است: نخست اینکه کف بازار در محدودههای فعلی قرار دارد و ریسک نزول عمیق چندان جدی نیست و دوم اینکه استراتژی ترکیبی نقد و سهم میتواند بهترین راهبرد برای سهامداران باشد.
از نگاه تحلیلی، در شرایط فعلی انتخاب سهم اهمیت بالایی دارد و تمرکز بر نمادهای بنیادی با گزارشهای مالی مناسب میتواند بازدهی بهتری نسبت به سایر گزینهها فراهم کند. تجربه همین روزهای اخیر نشان داده سهامی که از نسبتهای قیمتی جذاب و گزارشهای قوی برخوردارند توانستهاند در صف خرید قفل شوند و بازدهی مناسبی ثبت کنند.
در کنار عوامل داخلی، سه رویداد کوتاهمدتی نیز بر آینده بازار اثرگذار خواهد بود. نخست انتشار گزارشهای ماهانه شرکتها در هفته آینده است که میتواند بر تصمیمگیری خریداران و فروشندگان اثر مستقیم بگذارد. دومین عامل، تحولات بینالمللی به ویژه در پرونده اوکراین، روسیه و آمریکا است که هر تغییر آن میتواند فضای بازار داخلی را نیز تحت تأثیر قرار دهد. سومین عامل، احتمال تعطیلی شنبه پیشرو است که اگر اعلام شود میتواند بازار را در روزهای قبل به سمت احتیاط سوق دهد.
در بخش پایانی باید به موضوع قانون جدید مالیاتی اشاره کرد که این روزها بحث زیادی در بازار ایجاد کرده است. مقایسهای میان بازار سرمایه و بازارهای موازی همچون مسکن و ارز نشان میدهد که سیاستهای گذشته سبب رشد فعالیتهای غیرمولد شده و سرمایههای بزرگ از بورس فاصله گرفتهاند. حال دولت با وضع قوانین مالیاتی تلاش دارد بخشی از درآمدهای از دسترفته خود را جبران کند. اما پرسش اصلی این است که آیا افزایش هزینههای فعالیتهای سفتهبازی میتواند سرمایهها را به سمت بازار سرمایه بازگرداند یا تنها به منبع درآمدی جدید برای دولت بدل خواهد شد؟ بسیاری معتقدند دولت نه برای رونق فعالیتهای مولد، بلکه صرفاً برای تأمین درآمد خود دست به چنین اقدامی زده است.
برخی دیگر نیز بر این باورند که اگرچه این قانون نمیتواند باعث رونق بازار سرمایه شود اما حداقل رقبای غیرمولد را نیز دچار مشکل میکند. در هر حال تا زمانی که سیاستهای کلی دولت در قبال تولید و سرمایهگذاری تغییر نکند نمیتوان انتظار تحول اساسی در بازار داشت. نگاه درآمدی دولت به اقتصاد و بیتوجهی به بخش خصوصی همچنان مانعی جدی در مسیر رشد پایدار بورس محسوب میشود.
در مجموع بازار در شرایطی قرار گرفته که میان امید به رشد و ترس از ریسکهای سیاسی و اقتصادی در نوسان است. استراتژی ترکیبی نقد و سهم همچنان بهترین گزینه برای مدیریت ریسک به شمار میرود و انتخاب هوشمندانه سهام بنیادی میتواند در این فضای پرابهام راهگشا باشد.
فاطمه حاج علی