به گزارش اکو اقتصاد، بازار سهام در روز سهشنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴ با فضایی پرنوسان و سردرگم به کار خود پایان داد. پس از چند روزی که امید به بازگشت شاخصها تقویت شده بود، معاملات امروز بار دیگر نشان دادند مسیر صعود برای بورس آسان نخواهد بود. آنچه بسیاری از فعالان بازار در طول روز به آن اشاره میکردند، این بود که نوار خوشبینی ایجادشده در روزهای گذشته پاره شده و فضای بدبینی دوباره دست بالا را پیدا کرده است. بازار نشان داد برای رهایی از پیلهای که در ماههای اخیر به دور خود تنیده، مسیر سختی در پیش دارد و هر خبر مثبت یا محرکی تنها میتواند موجهای کوتاهمدتی از امید ایجاد کند.
با نزدیکشدن به روزهای پایانی مرداد و آغاز شهریور، بسیاری از تحلیلگران معتقدند بازار سرمایه وارد یکی از پرخبرترین و پرچالشترین مقاطع سال خواهد شد. در روزهای اخیر حجم اخبار سیاسی و اقتصادی افزایش یافته و سهامداران شبانهروز مشغول رصد این تحولات هستند. امروز هم بازار میزبان خبرهایی متنوع بود که فضای متفاوتی برای فعالان ایجاد کرد. برخی این اخبار را نشانهای مثبت برای آینده میدانند و برخی دیگر همچنان بر موقتی بودن رشد اخیر تأکید دارند.
دو دیدگاه اصلی در بازار وجود دارد. یک گروه معتقد است جریان پول همچنان بیرون بازار ایستاده و خبرهای موجود مانع از بازگشت این نقدینگی میشود. به باور این گروه، مثبتهای اخیر فرصت فروش است و نه شروع روندی پایدار. در مقابل، گروه دیگری خوشبین هستند و معتقدند فروکش کردن تب خبرهای سیاسی جنگ و صلح در اوکراین و روسیه، آتشبس در غزه، و بهویژه خبرهای گروه خودرو و احتمال تکنرخی شدن ارز میتواند شرایط صعودی ادامهداری برای بورس ایجاد کند. این دو نگاه متفاوت باعث شدهاند فضای بازار همچنان پر از تردید باشد.
روند معاملات امروز نیز گویای همین سردرگمی بود. شاخصها در ابتدای روز منفی آغاز کردند، در ادامه تا حدودی بهبود یافتند و لبخند کوتاهی بر چهره بازار نشست. اما با خالیشدن سفارشهای حمایتی، بار دیگر فشار فروش افزایش یافت و شاخصها به محدوده منفی بازگشتند. به این ترتیب امیدواریهای اخیر با موجی از بدبینی جایگزین شد و بازار بار دیگر با چهرهای تلخ به پایان رسید.
تحلیل فضای خبرهای اخیر نشان میدهد بازار با چند دسته تحول روبهرو است. در بعد سیاسی، خبرهایی درباره صلح اوکراین و روسیه و همچنین آتشبس حماس منتشر شد. برخی این تحولات را زمینهساز کاهش تنش در منطقه و حتی از سرگیری مذاکرات ایران و آمریکا میدانند. در مقابل، نگاه بدبینانهای نیز وجود دارد که معتقد است این توافقها ممکن است دست اسرائیل را برای فشار بیشتر بر ایران بازتر کند. به همین دلیل برداشتها متفاوت است و سرمایهگذاران بر اساس دیدگاه خود عمل میکنند.
در بعد اقتصادی و بورسی، دو خبر اصلی توجهها را جلب کرد. نخست، حل نسبی چالش قیمتگذاری خودرو به نفع خودروسازان بود که میتواند در کوتاهمدت برای این گروه اثرگذار باشد. دوم و مهمتر، دوباره مطرحشدن موضوع تکنرخی شدن ارز است. وزیر اقتصاد بار دیگر بر لزوم حذف شکاف ارزی تأکید کرده و این موضوع اگر محقق شود میتواند تغییر بزرگی در مسیر بازار ایجاد کند. تجربه سالهای گذشته نشان داده است که افزایش نرخ نیما و حرکت به سمت تکنرخی شدن ارز، موتور محرک بسیاری از رالیهای بزرگ بازار بوده است.
با وجود این خبرهای امیدوارکننده، دلیل اصلی واکنش ضعیف بازار را باید در خروج نقدینگی جستوجو کرد. برآوردها نشان میدهد حدود ۶۰ همت پول فعال که همواره موتور محرک بازار بود، در ماههای اخیر از بورس خارج شده و یا در حاشیه پارک شده است. این خروج نقدینگی ضربه بزرگی به توان بازار زده و باعث شده هر موج مثبت کوتاه و شکننده باشد. این جریان پول تا زمانی که ریسکهای بزرگ سیاسی برطرف نشود، قصد بازگشت ندارد و فعلاً در نقش تماشاچی باقی مانده است.
در چنین شرایطی سه مولفه اصلی میتواند آینده بازار را تحت تأثیر قرار دهد. نخستین و مهمترین عامل تحولات سیاسی است که موضوع مکانیسم ماشه در صدر آن قرار دارد. به گفته تحلیلگران، طی ده روز آینده تکلیف این موضوع روشنتر خواهد شد و تأثیر آن بر جریان پول و تصمیم سرمایهگذاران بسیار تعیینکننده است. دومین عامل، ورود نقدینگی حقوقیهاست. گزارشهایی مبنی بر امکان تزریق حدود ۲۰ همت از سوی نهادهای حقوقی منتشر شده که میتواند کفهای محکمی برای بازار ایجاد کند. سومین عامل، موج خبرهای مثبت اقتصادی است؛ از اخبار خودرویی و وعده تکنرخی شدن ارز گرفته تا احتمال کاهش نرخ بهره و انتشار گزارشهای مالی شرکتها. این دسته از رویدادها اگرچه نمیتواند یک روند پایدار ایجاد کند اما بهطور مقطعی امیدواریهایی در بازار به وجود میآورد.
جمعبندی وضعیت فعلی نشان میدهد بازار در شرایطی پیچیده و دشوار قرار دارد. از یکسو مولفههای بنیادی مانع از ریزشهای عمیقتر میشوند و از سوی دیگر ریسکهای سیاسی و خروج نقدینگی مانع از آغاز یک روند صعودی پایدار هستند. در چنین فضایی بسیاری از سهامداران ترجیح میدهند فعلاً در نقش تماشاچی باقی بمانند و بخشی دیگر نیز سرمایه خود را به سمت صندوقهای طلا یا اوراق با درآمد ثابت منتقل کردهاند. به همین دلیل توصیه تحلیلگران این است که در شرایط فعلی انتظارات غیرواقعی از بازار نداشته باشیم و ثبات نسبی قیمتها را بهعنوان یک پیروزی در نظر بگیریم.
در نهایت، بار دیگر موضوع نرخ ارز بهعنوان یکی از بزنگاههای اصلی مطرح است. تجربه سالهای گذشته نشان داده تغییرات نرخ ارز بهویژه نیما نقشی کلیدی در شکلگیری رالیهای بزرگ بورس داشته است. اگرچه بسیاری از وزرا بر ضرورت حرکت به سمت تکنرخی شدن ارز تأکید کردهاند، اما فشار ذینفعان نرخهای ترجیحی مانع از اجرای کامل این سیاست شده است. حتی اگر این بار نیز گامهای جدی برای کاهش شکاف برداشته شود، بازهم خطر مکانیسم ماشه و تحولات سیاسی میتواند مسیر تصمیمگیری را تغییر دهد. با این حال، هرگونه اقدام مثبت در این حوزه میتواند ارزندگی بازار را تقویت کرده و بخش مهمی از پولهای حقوقی را دوباره به بورس بازگرداند.
بازار سهام در آستانه یک ماه پرخبر قرار دارد. شهریور پیش رو میتواند با تصمیمات ارزی، تحولات سیاسی و ورود نقدینگی تازه چهره متفاوتی به خود بگیرد. اما تا زمانی که این عوامل بهطور قطعی روشن نشوند، بازار در فضای تردید باقی خواهد ماند و نقش تماشاچی بر بازیگر غلبه خواهد داشت. برای فعالان بازار، حفظ آرامش، پرهیز از شتابزدگی و توجه به سهمهای بنیادی همچنان بهترین راهبرد در این روزهای پرنوسان محسوب میشود.
فاطمه حاج علی