به گزارش اکو اقتصاد، بازار سهام امروز چهارشنبه ۱۲ شهریور ۱۴۰۴ در ادامه فضای نسبتاً امیدوارانه روزهای اخیر، با رفتوبرگشتهای قیمتی و «لبخندهای سرد اما دلگرمکننده» به کار خود پایان داد. اگرچه مطابق عادت چهارشنبهها احتیاط معاملهگران بیشتر بود و بخشی از سودهای کوتاهمدت شناسایی شد، اما کلیت تابلو از بهبود تدریجی تقاضا و کاهش نگرانیها نسبت به ریزشهای سنگین حکایت داشت. اثرگذاری خبرهای سیاسی از جمله سفر آقای پزشکیان و همچنین خبرهای مثبت از برخی نمادهای بزرگ نظیر «شپدیس» در کنار اقبال دوباره به خودروییها، به تقویت جو عمومی بازار کمک کرد و اجازه نداد فشار عرضه به افت معنادار شاخصها منجر شود.
رفتار امروز بازار در ناحیه عرضه، به تعبیر بسیاری از فعالان «طبیعی» بود؛ هم از این رو که چهارشنبهها ریسک تعطیلات پیشِ رو انگیزه احتیاط را بالا میبرد و هم به دلیل آنکه پس از چند روز سبزپوشی پیدرپی، بخشی از سرمایهگذاران ترجیح میدهند با سبک کردن پرتفو، ریسکهای آخر هفته را پوشش دهند. افزون بر این عوامل، بازگشت برخی خبرهای منفی و تنشهای سیاسی در روزهای گذشته، فضا را برای تشکیل موجهای عرضه مقطعی مهیا کرده بود. با این همه، بازار از پس عرضهها برآمد، بخش مهمی از فشار فروش را جذب کرد و در بسیاری از نمادها دوباره به صفهای خرید یا معاملات متعادل رو به بالا رسید.
تصویر کلی این روزها نشان میدهد «جریان پول قدرتمند» هنوز بهطور کامل به بورس بازنگشته است؛ حجمها نسبت به مقاطع پرشور بازار پایینتر است و دست و دل بسیاری از حقیقیها برای خرید سنگین نمیرود. این تردید، رفتاری رایج در ابتدای هر تغییر روند است؛ جایی که معاملهگران بین خاطره سقوطهای اخیر و نشانههای بهبود بنیادی در نوساناند. با این حال، تفاوت مهم این دوره با نمونههای پیشین آن است که سطح قیمتها در بسیاری از صنایع، به محدودههای ارزنده رسیده و همین موضوع کف روانی معناداری زیر بازار ساخته است؛ به بیان دیگر، انتظار برای ریزشهای عمیق، در شرایط فعلی سناریوی غالب نیست.
در امتداد بحثهای روز گذشته تحلیلگران، دو گزاره همزمان درباره مسیر پیشرو برجسته شده است: نخست اینکه «ترمز ریزش» به شکل محسوسی کشیده شده و بازار از کفهای هیجانی فاصله گرفته است؛ دوم اینکه «مسیر رشد»، برخلاف دورههای رونق فراگیر، احتمالاً کند و پرفرازونشیب خواهد بود و نیاز به سوختهای خبری و بنیادی پیاپی دارد. در چنین فضایی، همچنان میتوان با تکیه بر گزارشهای میاندورهای و انتخابگری دقیق، بازدهی گرفت؛ اما انتظار یک رالی گسترده و سریع در کل بازار، فعلاً خوشبینانه است و بهسادگی محقق نمیشود، مگر آنکه محرکهای قویتر ظاهر شوند.
از منظر محرکها، سه علامت و رویداد کلیدی بهعنوان «چشماندازهای برگشت پرقدرت» برای بازار برجسته میشوند. نخستین و مهمترین عامل، ورود اخبار سیاسی مثبت و کاهش ریسکهای ژئوپلیتیک است؛ از برطرف شدن سایه درگیری تا بازگشت مسیرهای دیپلماتیک جدیتر. تجربه بازار نشان داده حتی با نرخهای بهره بالا، انتشار سیگنالهای مشخص از تنشزدایی میتواند به «واکنش تند» قیمتها منجر شود و موجی از تقاضای تازه را به تابلوها برگرداند. با این حال، واقعیت امروز آن است که با نزدیک شدن به پایان شهریور، بخش مهمی از ریسک سیاسی همچنان پابرجاست و فعالان، با وجود دریافت برخی نشانههای مثبت، هنوز در موضع احتیاطاند.
عامل دوم، محور اقتصادی است: نرخ بهره و نرخ ارز (بهویژه نیما). هرگونه نشانه قابل اتکا از تعدیل نرخ سود یا منطقیتر شدن سازوکار ارزی، مستقیماً به «ارزشگذاری» بازار اصابت میکند و میتواند توجیه بنیادی خرید سهام را تقویت کند. منتقدان البته میگویند در سایه ریسک سیاسی، اثر کاهش نرخ سود یا بهبود نیما محدود است؛ اما در سناریوی نبودِ رخداد امنیتی، همین اصلاحات میتواند طول موج رشدی متوسط اما پایدار برای بازار بسازد و دستکم موانع روانی ورود پول را پایین بیاورد.
سومین عامل، داخل خود بازار شکل میگیرد: ترکیبی از تزریق نقدینگی هوشمند (اعم از حقیقی و حقوقی)، تداوم گزارشدهی مناسب شرکتها و مخابره خبرهای مثبت در صنایع پیشران (پتروشیمی، فلزات، خودرو و…). نشانههای اخیر رشد بازار، بیش از همه بازتاب همین «عامل سوم» است؛ عاملی که اگرچه در مقایسه با دو محرک سیاسی و اقتصادی، کمقدرتتر است و توان ساختن رالیهای بلند را به تنهایی ندارد، اما میتواند کفهای قیمتی را تثبیت کند، دامنه نوسانهای منفی را محدود سازد و زمینه را برای حرکتهای بعدی آماده نگه دارد.
در همین راستا، تجربه روزهای گذشته یادآور دو پیشران عملیاتی برای تقویت این «عامل سوم» بود: نخست، بهبود قابلقبول در گزارشهای ماهانه و میاندورهای شرکتها که به بازار «نشانههای بنیادی» میدهد؛ دوم، استفاده از ابزارهای کنترلی مانند اوراق تبعی از سوی نهادهای بازارگردان و صندوقهای تثبیت و توسعه. این ابزار دوم با سبز شدن بازار به حاشیه رفت، اما تحلیلگران هشدار میدهند که در دورههای ناامیدی بعدی نباید فراموش شود؛ زیرا میتواند چراغ سبزی برای بازگشت اعتماد باشد و از «غافلگیری» منفی جلوگیری کند.
به لحاظ رفتاری، توصیه غالب امروز بازار «هیجانزده عمل نکردن» و پایبندی به استراتژیهای از پیش طراحیشده است. جابهجایی وزن نقد و سهم ممکن است در کوتاهمدت و بهتناسب خبرها منطقی باشد، اما چارچوب بلندمدت بهتر است بر سه محور بالا بنا شود: رصد دقیق ریسک سیاسی، دنبال کردن جهتگیری سیاستهای پولی و ارزی، و انتخابگری بر مبنای گزارشها و محرکهای صنعتی. در چنین چارچوبی، تمرکز بر صنایع دارای دید بنیادی شفافتر و ترازنامههای مقاوم، میتواند نسبت ریسک به بازده بهتری برای سرمایهگذاران رقم بزند.
در نهایت باید گفت که بازار امروز تصویری از «امید محتاطانه» ارائه کرد: نه موج ورود پولِ سنگین شکل گرفت و نه نشانهای از فروپاشی تقاضا دیده شد. قیمتها در بسیاری از نمادها در محدودههای منطقی معامله شدند و خبری از فروشهای هراسان نبود. چهارشنبه بودن بازار و ترجیح به قفلکردن سود کوتاهمدت، طبیعی بود و با توجه به سیگنالهای سیاسی متناقض، قابل انتظار. در ادامه مسیر، هر یک از سه محرک نامبرده –از تنشزدایی سیاسی تا اصلاحات سود و ارز و نیز تداوم سیگنالهای بنیادی– میتواند شیب صعود را تقویت کند. اما تا زمانی که این محرکها همزمان و با قدرت کافی ظاهر نشوند، سناریوی محتمل همان «رشدهای تدریجی و انتخابمحور» است که در آن، کیفیت تحلیل و مدیریت ریسک، تفاوت اصلی کارنامهها را رقم خواهد زد.
فاطمه حاج علی