به گزارش اکواقتصاد، بازار سهام در نخستین روز هفته زمستانی، شنبه ششم دیماه ۱۴۰۴، با نشانههای آشکار هجوم نقدینگی و عطش خرید کار خود را آغاز کرد؛ عطشی که از همان دقایق پیشگشایش با تشکیل صفهای خرید سنگین و ثبت رقمی نزدیک به ۲۰ هزار میلیارد تومان خودنمایی کرد و در ادامه معاملات نیز با وجود عرضهها، همچنان نبض بازار را در دست داشت. رفتار معاملهگران نشان داد جریان پول نهتنها از بازار خارج نشده، بلکه همچنان به دنبال فرصتهای تازه برای ورود و گردش است.
بازار امروز در حالی سبزپوش ماند که سرمای هوا و آلودگی نفسگیر شهرها، فضای عمومی کشور را تحت تأثیر قرار داده، اما بورس تهران برخلاف فضای بیرونی، با امید به بهبود شرایط اقتصادی و سیگنالهای سیاستی مثبت، مسیر متفاوتی را طی کرد. لمس و تثبیت کانال ۴ میلیون واحدی شاخص کل که هفته گذشته محقق شد، حالا به یکی از مهمترین متغیرهای روانی بازار تبدیل شده است؛ سطحی که بسیاری از فعالان آن را نه نقطه پایان، بلکه آغاز یک مسیر جدید برای بازار سرمایه ارزیابی میکنند.
بررسی معاملات امروز نشان میدهد اگرچه در نیمه دوم بازار، فشار فروش افزایش یافت و بخشی از رشدها تعدیل شد، اما این عرضهها به سرعت جمعآوری شدند و حجم معاملات بالا باقی ماند. همین موضوع بیانگر آن است که بازار وارد فاز «دستبهدست شدن» شده؛ فازی که معمولاً پس از رشدهای پرشتاب رخ میدهد و میتواند زمینهساز تداوم روند، البته با نوسان بیشتر، باشد.
چهار متغیر کلیدی پیشروی بازار
تحلیلگران برای هفته جاری چهار رویداد مهم را اثرگذار میدانند. نخست، تحولات سیاسی و بهویژه دیدار پیشروی دونالد ترامپ و بنیامین نتانیاهو که میتواند در کوتاهمدت بر انتظارات بازارها سایه بیندازد. دوم، نرخ ارز در بازار آزاد، دلار توافقی و نیماست که طی هفتههای اخیر به موتور محرک بورس تبدیل شده و همچنان نقش تعیینکنندهای در جهتدهی بازار دارد.
سومین عامل، گزارشهای کدال و اطلاعات ماهانه شرکتهاست. هرچند تاکنون بخشی از گزارشها انتظارات بالای بازار را برآورده نکرده، اما هنوز تعداد قابلتوجهی از شرکتها گزارش ندادهاند. برآوردها نشان میدهد از دل همین گزارشها، بهویژه در نمادهای کوچک و متوسط، میتواند موجی از تحرک و بازدهی کوتاهمدت شکل بگیرد؛ موضوعی که توجه سرمایهگذاران را از سهام بزرگ به سمت گزینههای بنیادی کوچکتر معطوف کرده است.
چهارمین متغیر مهم، انتشار جزئیات لایحه بودجه و تحولات سیاست ارزی است؛ جایی که حذف یا اصلاح ارز ترجیحی و تغییر رویکرد دولت در این حوزه، به یکی از اصلیترین بحثهای این روزهای بازار تبدیل شده است.
گزارشها؛ فرصت یا هشدار؟
انتشار گزارشهای ماهانه، علاوه بر ایجاد فرصت برای شناسایی سهام مستعد رشد، یک کارکرد مهم دیگر نیز دارد: هشدار به سهامداران. در برخی نمادها، رشد قیمتها بیش از آنکه بر پایه بهبود واقعی سودآوری باشد، متکی بر جو بازار و ورود نقدینگی بوده و گزارشها میتوانند این عدمتوازن را آشکار کنند. از این منظر، بسیاری از تحلیلگران معتقدند شرایط فعلی، فرصتی تاریخی برای بازچینی ترکیب پرتفوی و فاصله گرفتن از سهامی است که پشتوانه بنیادی ضعیفی دارند.
با این حال، بازار پس از رشد قابلتوجه ماههای اخیر، برای ادامه حرکت صعودی به محرکهای قویتری نیاز دارد. نرخ بهره بالا در محدوده ۳۵ تا ۳۶ درصد، همچنان یکی از موانع جدی رشد پرشتاب بازار است و بدون چشمانداز روشن از تغییر سیاستهای کلان، نمیتوان انتظار جهشهای سنگین و بیوقفه داشت.
چرخش سیاست ارزی؛ نقطه عطف بودجه
در بخش سیاستگذاری، آنچه بیش از همه نگاه بازار را به خود جلب کرده، حرکت دولت به سمت اصلاح سیاست ارزی و حذف ارز ۲۸ هزار و ۵۰۰ تومانی است. تجربه سالهای گذشته نشان داده ارز ترجیحی، نهتنها به کنترل قیمتها منجر نشده، بلکه با ایجاد رانت گسترده، بخش عمدهای از منافع آن به مصرفکننده نهایی نرسیده است. اعتراف مقامات پیشین پولی به این واقعیت که بخش بزرگی از منافع ارز ترجیحی در مسیرهای دیگری هدر رفته، حالا زمینه را برای اصلاح فراهم کرده است.
حذف ارز ترجیحی اگرچه ممکن است در کوتاهمدت به افزایش بهای تمامشده برخی کالاها و کاهش مقطعی تقاضا منجر شود، اما در صورت همراهی با سیاستهای جبرانی و پرداختهای هدفمند، میتواند در میانمدت به شفافیت اقتصادی، کاهش رانت و بهبود سودآوری شرکتها بینجامد. بازار سرمایه نیز بهطور طبیعی از واقعیتر شدن قیمتها و نرخها منتفع خواهد شد.
در مجموع، بازار سهام در آغاز هفته زمستانی نشان داد که همچنان از پشتوانه قوی نقدینگی و امید به اصلاحات اقتصادی برخوردار است. با این حال، تداوم این مسیر بیش از هر چیز به ثبات سیاسی، شفافیت سیاستهای ارزی و کیفیت گزارشهای شرکتها وابسته خواهد بود؛ عواملی که میتوانند تعیین کنند بورس در ماههای پیشرو، صرفاً داغ بماند یا وارد فاز رشد پایدار شود.
فاطمه حاج علی