وقتی ارز ترجیحی به جیب رانت‌خواران می‌رود
اختصاص ارز ترجیحی برای واردات کالاهای اساسی قرار بود بار تورم را از دوش مصرف‌کننده بردارد، اما تجربه نشان می‌دهد بیشتر این یارانه‌ها به جیب عده‌ای معدود رفته و مصرف‌کننده نهایی نه تنها بهره‌ای نبرده، بلکه با گرانی و کمبود مواجه شده است؛ چرخه‌ای که اگر اصلاح نشود، تبعات اقتصادی و اجتماعی آن روزبه‌روز گسترده‌تر خواهد شد.

به گزارش اکو اقتصاد، وقتی ارز ترجیحی قرار است به نفع «مصرف‌کننده» باشد اما نتیجه‌اش به نفع عده‌ای معدود تمام می‌شود، طبیعی است که ناامیدی و خشم عمومی شکل بگیرد. تخصیص نرخ ویژه برای واردات کالاهای اساسی در عمل تبدیل به منبع رانت و فساد شده است: واردکنندگانی که دسترسی انحصاری به این ارز دارند، کالا را با نرخ پایین وارد و آن را در بازار آزاد به قیمت واقعی می‌فروشند؛ فاصله میان این دو قیمت همان محل «جیب‌زدن» از بیت‌المال است. در این میان مصرف‌کننده نهایی نه یارانه مشروع را می‌بیند و نه قیمت واقعی را؛ فقط تورم و گرانی را تجربه می‌کند.

مشکل ساختاری‌تر این است که نظام تخصیص ارز ترجیحی به‌جای اصلاح زنجیره عرضه و افزایش شفافیت، پیچیدگی و فرصت جابجایی منابع را بیشتر کرده است. نبود شفافیت در فهرست دریافت‌کنندگان ارز، تأخیر در پرداخت مابه‌التفاوت، ضعف نظارت گمرکی و امکان تنظیم بازار خارج از سامانه‌های رسمی، همه و همه شانس سوء‌استفاده را افزایش می‌دهد.

راه‌حل‎های مؤثر روشن‌اند: حذف یا هدفمندسازی یارانه‌ها به‌نفع مصرف‌کننده نهایی، جایگزینی یارانه کالایی با پرداخت مستقیم نقدی یا کالابرگ الکترونیکی شفاف، انتشار عمومی فهرست متقاضیان و دریافت‌کنندگان ارز، تقویت نظارت گمرک و دستگاه‌های حسابرسی، و مجازات قاطع متخلفان. اصلاح باید تدریجی اما شفاف و محاسبه‌پذیر باشد تا شوک ناگهانی به معیشت مردم وارد نشود و رانت‌خواران نتوانند از دوره گذار بهره‌برداری کنند.

در نهایت، یارانه‌ای که از جیب همه مردم پرداخت می‌شود باید به‌دست همان مردم برسد — نه به‌دست شبکه‌های توزیع غیرشفاف و رانت‌جویان. اگر این اتفاق نیفتد، هر نرخِ ترجیحی که تعیین شود، تنها شاهد ادامه همان چرخه نابرابری و هدررفت منابع خواهیم بود.

0 نظر:

نظر بدهید