به گزارش اکو اقتصاد، در حالیکه فلسفه نامگذاری «روز ملی صادرات» در ایران، قدردانی از کارآفرینان و فعالان اقتصادی است که با تلاش، ریسک و خلاقیت خود در مسیر توسعه تجارت خارجی کشور گام برمیدارند، امسال نیز همانند سالهای گذشته بخش عمده توجهها و تقدیرها به سمت مدیران شرکتهای بزرگ خصولتی و شبهدولتی معطوف شد؛ مدیرانی که بسیاری از کارشناسان آنها را نه صادرکننده واقعی، بلکه مدیران بهرهمند از رانت ساختاری میدانند.
در مراسم رسمی روز ملی صادرات، بار دیگر نام شرکتهایی در فهرست تقدیرشدگان دیده شد که سالها از حمایتهای گسترده مالی، زیرساختی و انحصاری دولت بهره بردهاند. شرکتهایی نظیر شرکت ملی صنایع مس ایران، فولاد مبارکه اصفهان و پتروشیمیهای وابسته به نهادهای عمومی در حالی لوح و تندیس صادرکننده نمونه را دریافت کردند که بسیاری از صادرکنندگان بخش خصوصی واقعی، حتی مجال حضور در فهرست ارزیابی را نیافتند.
فعالان اقتصادی معتقدند این نوع تقدیرها، فاصلهای جدی میان سیاستگذاری رسمی دولت و واقعیت میدانی صادرات کشور ایجاد کرده است. چرا که بخش خصوصی واقعی با مشکلاتی از جمله کمبود نقدینگی، محدودیتهای بانکی، نوسانات نرخ ارز، دشواری حملونقل بینالمللی و تحریمها دست و پنجه نرم میکند؛ مشکلاتی که بسیاری از شرکتهای خصولتی، به دلیل اتکا به بودجه عمومی و شبکههای حمایتی، با آنها مواجه نیستند.
یکی از صادرکنندگان باسابقه بخش خصوصی در گفتوگویی غیررسمی اظهار داشت: وقتی مدیران شرکتهایی که تمام زیرساخت و سرمایهشان از دولت آمده در روز ملی صادرات تجلیل میشوند، در واقع پیام نادرستی به فعالان بخش خصوصی داده میشود. صادرکننده واقعی آن کسی است که بدون اتکا به منابع عمومی و با ریسک شخصی، بازار جدید برای ایران پیدا میکند.
منتقدان این روند بر این باورند که تقدیر از مدیران خصولتی نهتنها انگیزهای برای کارآفرینان مستقل ایجاد نمیکند، بلکه نوعی بیاعتنایی به زحمات آنهایی است که در شرایط دشوار اقتصادی، با تکیه بر خلاقیت و پشتکار خود، محصولات ایرانی را به بازارهای جهانی رساندهاند. آنان یادآور میشوند که صادرات پایدار و غیرنفتی کشور، بیش از آنکه به شرکتهای بزرگ وابسته باشد، حاصل تلاش هزاران صادرکننده کوچک و متوسط است که بدون تکیه بر رانت، به رقابت جهانی ورود کردهاند.
از سوی دیگر، کارشناسان اقتصادی تأکید دارند که برای تحقق شعار «افزایش صادرات غیرنفتی»، باید تعریف دقیقتری از مفهوم صادرکننده نمونه ارائه شود. در نگاه آنان، صادرکننده واقعی کسی است که ارزش افزوده ایجاد کند، زنجیره تولید را تکمیل نماید و با نوآوری، برند ایرانی را در بازارهای خارجی تثبیت کند؛ نه مدیری که در سایه حمایتهای انحصاری، صرفاً فروشنده مواد خام یا نیمهخام دولتی باشد.
بسیاری از ناظران اقتصادی معتقدند اگر قرار باشد روز ملی صادرات به معنای واقعی کلمه، «روز تقدیر از تلاشگران اقتصاد ملی» باشد، باید جایگاه بخش خصوصی مستقل در آن پررنگتر شود. تقدیر از کسانی که با تحمل استرس، بیخوابی، تأخیرهای بانکی، و فشارهای ارزی توانستهاند مسیر صادرات را هموار کنند، بسیار بامعناتر از لوح سپاسهایی است که به مدیران برخوردار از بودجه عمومی داده میشود.
در نهایت، این پرسش همچنان باقی است:
آیا زمان آن نرسیده که در روز ملی صادرات، به جای تجلیل از مدیران خصولتی، از صادرکنندگان واقعی کشور — آنهایی که بدون تکیه بر بیتالمال، چرخ صادرات را میچرخانند — قدردانی شود؟