به گزارش اکواقتصاد، عباس سلیمی نمین، مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران نوشت: آغاز به کار رسمی دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی بعد از انتخاب هیئت رئیسه آن، پایانی پر معنا بر اعمال و کرداری بود که بهویژه در کانونهای منفعتطلب برای مدت طولانی جریان داشت.
برخی سیاستورزان مبتدی با کرنش در برابر مدعیان ناشناخته و فاقد کارنامه در این توهم فرو رفته بودند که از این طریق تا بالاترین سطح یک قوه پرواز خواهند کرد، غافل از اینکه با قرائت سوگندنامه نزد چنین افرادی! شأن نمایندگی را به شدت تنزل دادهاند و سایر نمایندگان کسانی را مورد توجه قرار خواهند داد که منزلت مجلس را ارتقا بخشند.
چنین سیاستپیشگانی حتی از این نکته غافل بودند که اعضای احزاب آشکار و شناخته شده، در این وادی پای نمینهند، بلکه صرفاً پایبندی خود را به مرامنامه اعلام میدارند. آنانی که با چنین هزینه سنگینی تنها اعتماد چهار تن از همکاران (بهعلاوه رأی خود به خود) را کسب میکنند میبایست سر مشق مناسبی برای نامزدهای ریاست جمهوری در انتخابات پیش رو باشند.
از سیاستورزی که همواره در ارزیابی خویش و جامعه و حتی در شناخت بافتارها و ساختارها از آفت توهم بهدور نیست باید پرسید آیا ساختار داخلی مجلس میپذیرفت که رؤیاپردازان از اعتبار مجلس بکاهند؟ پاسخ به این پرسش میتواند در انتخابات ریاست جمهوری هم برای ملت و هم برای ناظران بر انتخابات درسآموز باشد.
متأسفانه در هر دوره از انتخابات ریاست جمهوری، شورای نگهبان به برخی افراد اجازه میدهد تا با شرکت در این رقابت مهم ارتقای جایگاه بیابند و شأن جمهور را تنزل بخشند. در انتخابات گذشته افرادی به عنوان رجل سیاسی شناخته شدند که بعد نتوانستند حتی یک نهاد یا بنیاد را اداره کنند.
این رویه باعث شده که اکنون صرفاً از یک جریان طیف اصولگرا چندین فرد آمادگی خود را برای نامزد شدن اعلام دارند. ظاهراً این افراد در هر صورت خود را زیانکار نمیبینند؛ به همین دلیل به رأیی اندک نیز قانعاند. آن چه برای چنین افرادی که همه قواعد را زیر پا میگذارند مهم است قرار گرفتن در سطح ریاست جمهوری از طریق تأیید صلاحیتشان است.
دارندگان این نگاه بر این باورند این سرمایهای است که با آن میتوان خود را به یکباره بالا کشید، هر چند نباید از کوتاهی جریانات سیاسی در انجام وظیفه غافل بود؛ زیرا معنی ندارد که یک جریان را در انتخابات چندین نفر نمایندگی کنند.
البته تحولات مجلس پیامهای دیگری نیز برای این گونه سیاستورزان دارد، مبنی بر اینکه تخریب هدفمند تا مدتی میتواند نظرات را جلب کند، اما از یک زمان به بعد حبابها میترکند و فرد مورد تهاجم سازمانیافته قدرتمندتر خواهد شد. باید توجه داشت بنایی که بر پایههای بسیار سست گذارده شود آوار خواهد شد؛ زیرا جامعهای که نیروی انسانی کارآمد را بزرگترین سرمایه خویش میداند به خوبی به ترفندها واقف خواهد شد.