دامنه نوسان، عامل فرسایش؟
بازار سرمایه ایران بار دیگر زیر سایه محدودیت دامنه نوسان قرار گرفته است؛ ابزاری که در ظاهر برای کنترل هیجانات طراحی شده اما در عمل، نقدشوندگی را کاهش داده، فرصت‌های معاملاتی را از بین برده و فعالان بازار را خسته کرده است. در حالی که بسیاری از بازارهای جهانی با دامنه‌های پویا یا بدون محدودیت فعالیت می‌کنند، سیاست‌گذار در ایران همچنان بر ابزارهای سنتی تأکید دارد؛ تصمیمی که به اعتقاد کارشناسان، باید هرچه زودتر مورد بازنگری جدی قرار گیرد.

به گزارش اکو اقتصاد، یکی از چالش‌های قدیمی و در عین حال بحث‌برانگیز بازار سرمایه ایران، محدودیت دامنه نوسان قیمت سهام است؛ ابزاری که قرار بود به کنترل هیجانات و جلوگیری از نوسانات شدید کمک کند، اما در عمل، به مانعی جدی برای کارایی و عمق بازار تبدیل شده است.

در روزهایی که بازار سهام با صف‌های خرید و فروش قفل‌شده مواجه می‌شود، این محدودیت اثر خود را به‌وضوح نشان می‌دهد. بسیاری از معامله‌گران فعال می‌گویند هفته‌هاست که در صف‌های خرید گرفتارند و امکان معامله مجدد و استفاده از نوسانات طبیعی بازار را ندارند. در واقع، رشد روزانه ۴ یا ۵ درصدی در شرایط صف خرید به معنای انجماد نقدینگی و کاهش چشمگیر حجم معاملات است؛ در حالی که اگر دامنه بازتر بود، امکان چندین بار معامله در یک روز وجود داشت و هم گردش نقدینگی افزایش می‌یافت و هم درآمد کارمزد کارگزاران و نهاد ناظر رشد می‌کرد.

با وجود این واقعیت، سیاست‌گذار به جای بازنگری در دامنه نوسان و حرکت به سمت آزادسازی تدریجی یا دامنه پویا، تصمیم گرفته کارمزد معاملات را افزایش دهد؛ اقدامی که به باور فعالان بازار، نه تنها موجب رونق معاملات نمی‌شود بلکه در شرایط فعلی می‌تواند فشار بیشتری بر نقدینگی و انگیزه معامله‌گران وارد کند.

این در حالی است که در بسیاری از بازارهای پیشرفته، محدودیت دامنه نوسان یا وجود ندارد یا بسیار گسترده و پویا طراحی شده است تا مانع از قفل‌شدگی قیمت‌ها شود. ابزارهای دیگری مانند توقف موقت معاملات (Circuit Breaker) یا حجم مبنا در شرایط خاص به کار گرفته می‌شود تا هم امنیت سرمایه‌گذار حفظ شود و هم بازار از پویایی نیفتد.

امروز، بسیاری از تحلیلگران و فعالان بازار معتقدند ادامه سیاست‌های فعلی باعث می‌شود فرصت‌های معاملاتی از بین برود، سرمایه‌گذاران خرد دلسرد شوند و نقدشوندگی بازار به شدت آسیب ببیند. نتیجه نهایی، بازاری خواهد بود که به جای جذب سرمایه، به مرور به بازاری فرسایشی و کم‌عمق تبدیل می‌شود.

در شرایطی که می‌توان با اصلاح تدریجی دامنه نوسان و تقویت ابزارهای نظارتی، مسیر منطقی‌تری را در پیش گرفت، تصمیم‌گیری‌های شتاب‌زده و غیرمنعطف، تنها خستگی فعالان بازار را بیشتر می‌کند و پیام اشتباهی به سرمایه‌گذاران می‌فرستد.

0 نظر:

نظر بدهید