به گزارش اکو اقتصاد به نقل از تسنیم، سلسلهیادداشتهای محمدتقی امانپور درخصوص حل مسئله آب، به شماره دوازده رسیده است. به این ترتیب:
- تولید 100 میلیارد متر مکعب آب جدید با استفاده از فناوریهای آبخیزداری و آبخوانداری،
- افزایش بهرهوری مصرف آب کشاورزی با بهکارگیری سامانه آبیاری زیرسطحی مبتنی بر لولههای سفالی تراوا،
- استفاده از آبهای شور، لبشور و پسآبها،
- بهرهگیری از منابع گیاهی و جانوری مقاوم و پرمحصول،
- جایگزینی ماشین برای تولید بهجای مزرعه و باغ،
- استفاده از کود نوآورانه با پایه زئولیت برای کاهش 70 درصدی مصرف آب،
- مهار سیلابهای سرگردان که در بیابانها تبخیر میشوند یا بدون مصرف به دریاها تخلیه میگردند،
- مهندسی اقتصاد آب با ساختارسازی بازار آب،
- افزایش بهرهوری سدهای ساختهشده از طریق تخلیه رسوبات و کاهش سطح تبخیر آب پشت سد،
- شیرینسازی نوآورانه و مجانی آب دریا،
- و یادداشتهای «دیپلماسی آب»
هر یک از این راهکارها، بهسهم خود، قابلیت چارهجویی در چالش آب را با مشارکت مردم دارند. انجام چند راهکار یا اجرای همه آنها بصورت موازی و یا مکمل یکدیگر در هر منطقه بلامانع است؛ بلکه در صورتیکه متکی به سند مدیریت جامع همان حوضه آبخیز باشد، حتی باعث کارآمدی بیشتر نیز خواهد شد.
این یادداشتها، همگی سرشار از انرژی مثبت و ارائهدهنده راهکارهای مشارکت مردمی برای چارهجویی چالش آب هستند. همچنین متکی به فناوریهاییاند که در سرزمین کار شده و پایلوت شدهاند و امید و اشتیاقی جدی را برای فصل نوینی از آبادانی و شکوفایی تمدنساز پیش رو قرار میدهند.
در عین حال، شاید در هر یک از این یادداشتها محدودیتهایی وجود داشته باشد که امکان ارائه توضیحات تخصصی و اجرائی بیشتر فراهم نشود. بنابراین ضروری است تا با طرح پرسش و پاسخ، ابهامات مرتفع گردد. این امر زمینهساز ایجاد نهضتهای مشارکت مردمی خواهد بود.
از این رو، در ادامه بهطور خلاصه به چند پرسشی که از سوی مخاطبین محترم در رابطه با یادداشت ششم مطرح شده، پاسخ داده میشود.
تسنیم: ممنون از ایدهپردازی در خصوص طراحی و احداث پردیسهای خودپایدار برای چارهجویی چالش آب.چرا هنوز اصرار دارید که راهکارهای دیگری نیز معرفی شود؛ در حالیکه راهکارهای قبلی هنوز بصورت گسترده ترویج نشدهاند و آنگونه که در یادداشتها آمده، هر یک حتی بهتنهایی میتواند چارهساز باشد؟
امانپور: به هر صورت، فرصتی پیش آمده تا راهکارهای چارهجویی چالش آب بصورت جامع مطرح و عملیاتی شوند. از طرف دیگر، سرمایهگذاران اصلی این راهکارها مردم هستند و آنها دارای دیدگاهها و سلیقههای مختلفی میباشند. لذا، اگر عمده راهکارهای قابل اجرا مطرح شوند، فرصت و شانس بیشتری برای چارهجویی این چالش استراتژیک توسط مردم و با مشارکت آنها فراهم میشود. همچنین، این راهکارها با یکدیگر تضادی ندارند و مانع اجرای بقیه نمیشوند.
تسنیم: راهکار چارهجویی چالش آب با احداث پردیسهای خودپایدار، موضوعی یک تصویر مبهم و یک دورنمای انگار نیمهتمام ارائه شده است. به هر صورت، خیلی دشوار است که چنین پردیسهای جامع و بزرگی قابل اجرا باشند و در عمل مورد حمایت حکمرانی قرار گیرند. آیا امکان دارد اصول و مبانی و منطق احداث و ضرورت اجرای آن توضیح داده شود؟
امانپور: راهکارهایی مانند احداث پردیسهای خودپایدار، متفاوت از یک راهکار ساده، آسان و فوری است که در یادداشت ششم آمده است — مثلاً استفاده از کود نوآورانه زئولیتی که میتواند مصرف آب در اراضی کشاورزی را تا 70 درصد کاهش دهد و راندمان نزولات در اراضی دیم را نیز تا 70 درصد افزایش بدهد.
در این زمینه، میتوانیم از همین امروز شروع کنیم: هر سرمایهگذاری که اراده داشته باشد، میتواند با شرکت دانشبنیان صاحب فناوری کود نوآورانه، قراردادهای تولید، توزیع و ترویج را منعقد کند و در یک ترویج مزیتآفرین سراسری، طی 3 تا 5 سال، چالش آب را فوراً و بصورت عمده چارهجویی نماید؛ زیرا 85 درصد آب مصرفی کشور در بخش کشاورزی است.
اما لازم است راهکارهای چندبعدی نیز طراحی و معرفی شوند؛ راهکارهایی که تأثیرگذاری آنها بسیار فراتر از چارهجویی چالش آب است — یا بهتر است گفته شود: با کاربست آنها، ضمن چارهجویی چالش آب، چالشهای دیگر نیز یا کاملاً چارهجویی میشوند یا امکان چارهجویی آنها بهصورتی ارزانتر، سریعتر و کارآمدتر فراهم میگردد. پردیسهای موضوعی خودپایدار نیز از همین جنس هستند.
هماکنون حکمرانی با 110 چالش اصلی و استراتژیک و صدها چالش فرعی روبهرو است. هر دستگاه یا بخش، برنامهریزی کرده، پروژهای تعریف میکند و درخواست بودجه مینماید تا بهسهم خود یک یا چند چالش فرعی را چارهجویی کند؛ اما امکان چارهجویی گسترده و جامع فراهم نمیشود و همچنان چالشهای اصلی هر روز عمیقتر میشوند.
برای مثال، برای چارهجویی چالشهایی همچون آب، امنیت غذایی، انرژی، معیشت، اشتغال، مسکن، زادآوری، آموزش، تولید و کاربست فناوری، تحکیم خانواده، فعالسازی مساجد و بسیاری از چالشهای دیگر، بصورت منفرد برنامهریزی و هزینه میشود. در حالیکه این اقدامات پراکنده، منجر به هزینههای سرسامآور — و آنهم بدون مشارکت همهجانبه مردم — میگردد، ولی در چارهجویی چالشهای اصلی ذکر شده، هیچیک بصورت اصولی و قطعی مؤثر واقع نمیشوند.
از سوی دیگر، اقدامات تکبعدی در حال انجام، فاقد قابلیت همافزایی بوده و به توانمندسازی جامعه هدف نیز منجر نمیشوند. در حالیکه در تدوین این یادداشتها، بر خلق زنجیره ارزشافزوده و تأثیرگذاری چارهجویی هر چالش در کمک به چارهجویی دیگر چالشها تأکید شده است.
تسنیم: ممکن است اینگونه تأثیرگذاری که منجر به خلق زنجیرهای از ارزش در اینگونه راهکار میشود، را توضیح بیشتری بدهید؟
امانپور: متشکرم که سؤالات مرتبط و ارزشمندی مطرح میشود. برای مثال، همان راهکار ساده و فوری — استفاده از کود نوآورانه — که در کاهش مصرف آب در اراضی آبی و بهبود آبیاری با نزولات در اراضی دیم کاربرد دارد، از هر نظر قابل فهم و قابل لمس است و دستاوردهای متعددی را به همراه دارد که میتوانند تحولآفرین باشند. این دستاوردها عبارتند از:
- کاهش دوره آبیاری در اراضی آبی و امکان فروش آب به بازار آب و کسب درآمدی افزون بر درآمد حاصل از تولید محصول، یا توسعه کمّی و کیفی تولیدات.
- افزایش کمّی و کیفی تولیدات به میزان 30 تا 50 درصد، ناشی از اثرگذاری بهینه کود در مصرف آب و همچنین قابلیت این کود در غنیسازی خاک و تأمین نیاز گیاهان کشتشده.
- کاهش مصرف انواع دیگر کودها و سموم شیمیائی که این امر به تولید محصول سالم و ارگانیک منجر میشود.
- کاهش هزینههای تولید؛ زیرا مصرف این کود نوآورانه از یک سو بابت کاهش مصرف کود و سموم، و از سوی دیگر بهواسطه این ویژگی که مصرف آن در سال اول تا سه سال بعدی اراضی را از نیاز به مصرف مجدد همان کود بینیاز میکند، منجر به خلق ارزش افزوده و درآمد بیشتر برای کشاورز میشود.
- افزایش تولید و امکان دستیابی به خودکفایی در بسیاری از محصولات؛ در حالیکه بسیاری از روشهایی که هماکنون برای صرفهجویی آب در کشاورزی مطرح میشوند، منجر به حذف تولید برخی محصولات یا کاهش تولید در سایرین میگردند.
- استفاده از این کود در اراضی مرتعی، بهطور مستقیم و مؤثر در تزریق آب به سفرههای زیرزمینی پاییندست تأثیر گذاشته و از سوی دیگر تولید علوفه در مراتع را افزایش داده و به افزایش محصولات دامی — فراتر از خودکفایی — و همچنین ورود به بازارهای صادراتی کمک میکند.
- بهبود اقلیم در مراتع، باعث سرسبزی بیشتر شده که منجر به افزایش نزولات میشود و چرخهای پایدار از تولید علوفه و شادابی عرصههای مرتعی را رقم میزند.
- افزایش تولیدات، منجر به بهبود معیشت کشاورزان، دامداران و عشایر شده و همچنین مشاغل موجود را پایدار کرده و مشاغل جدیدی را به وجود میآورد؛ صنایع کشاورزی موجود اقتصادیتر شده و صنایع جدید ایجاد و توسعه مییابند.
- در حال حاضر، در میان اقشار مختلف، آنهایی که جرئت زادآوری و تشکیل خانوادههای بزرگ را دارند، بیشتر روستاییان و کشاورزان هستند. آنها در شرایط بهبود معیشت و اشتغال پایدار، زادآوری را بدون کمک دولت افزایش میدهند — بهگونهای که حکمرانی با عدم توان در تأمین زیرساختها، اعلام «آتشبس» کند و بگوید: «لطفاً کمی آهستهتر و مدیریتشده در افزایش زادآوری اقدام کنید.»
- این کود نوآورانه تأثیر عمدهای در مدیریت آفات و بیماریها داشته و علاوه بر افزایش تولید، به سالمسازی تولیدات و ارگانیکشدن محصولات کمک مینماید؛ از سوی دیگر، هزینههای کشاورزان و هزینههای ملی در تأمین و واردات سموم و کودهای شیمیائی را کاهش داده و به اقتصاد ملی یاری میرساند.
- بهبود معیشت کشاورزان، منجر به ارتقای خدمات مورد نیاز آنان میشود؛ آنها مطالبهگر خدمات مناسبتر شده و توان هزینهکردن برای ارتقای کیفیت و تنوعبخشی به خدمات مصرفی و تولیدی را پیدا میکنند. این رویکرد، منجر به ایجاد مشاغل جدید، افزایش تولید ناخالص ملی و فراهمآوردن زمینه مشارکتجویی روستاییان و کشاورزان در ایجاد زیرساختها میگردد.
- با معرفی دستاوردهای مصرف داخلی، بازارهای صادراتی رونق گرفته و انتظار میرود مجموع مصرف داخلی و خارجی به 300 میلیون در سال برسد؛ که یک صنعت عظیم با خلق ارزشی چندین دهها میلیارد دلاری خواهد شد — امری شگفتآور.
ملاحظه میشود که صرفاً آثار استفاده از یک کود نوآورانه — که در ظاهر تنها برای بهبود نظام آبیاری و کاهش مصرف آب طرح شده — وارد بحث میشود. اما دستاوردهای متنوع، اثربخشی و کارآمدی آن بهقدری فراوان است که شاید همین مقدار کافی باشد تا کارآمدی اینگونه رویکردها به یک باور عمیق تبدیل شود.
تسنیم: اگر مصرف یک کود نوآورانه این مقدار تحولآفرین است، بفرمایید احداث پردیسهای خودپایدار موضوعی حتماً باید تمدنساز باشد. لطفاً توضیح بدهید؟
امانپور: بله، همینطور است. پردیس خودپایدار — و البته هوشمند — در هر موضوعی که ایجاد شود، تحولآفرین خواهد بود. برای مثال، در همین موضوع صنایع خودرویی، در کلانشهر تهران، شرکتهای دولتی «ایرانخودرو» و «سایپا» صدها هکتار زمین شهری را بهعنوان کارگاه، کارخانه، پارکینگ و انبار در اختیار دارند؛ در حالیکه طبق قانون باید در فاصله 120 کیلومتری تهران مستقر باشند، اما هماکنون در قلب این کلانشهر حضور دارند — که البته مبارک است. اما این حضور، مانع مولدسازی و کارآمدی داراییهای آنان شده است.
دهها هزار نیروی انسانی هر صبح از سراسر شهر به این اماکن آمده و شامگاهان بازمیگردند؛ سوخت مصرف میکنند، هزینه رفتوآمد میپردازند و آلودگی زیستمحیطی ایجاد مینمایند. در حالیکه با استقرار آنان در یک پردیس خودپایدار صنایع خودرویی و تأمین سکونتگاه برای همه دستاندرکاران در همان پردیس، و همچنین فراهمسازی تولید آب و برق، فرآوری پسماند، بازیافت فاضلاب شهری و صنعتی و سایر اقداماتی که در تشریح عملکرد اینگونه پردیسها آمده است، درآمد هر یک از شرکتها از خدماتی که تولید خواهد شد، بیش از فروش خودرو خواهد بود.
میتوانیم به برخی از این دستاوردها اشاره کنیم. به فرض اینکه در دشت اللهآباد قزوین یا اراضی مشابه در نظرآباد، یک عرصه 30 هزار هکتاری در اختیار این صنعت قرار گیرد، دستاوردها به شرح زیر خواهد بود:
- انجام مطالعه امکانپذیری مدیریت جامع این عرصه — که خود بخشی از حوضه آبخیز منطقه است — و سپس تهیه سند مدیریت حوضه آبخیز مربوطه و تصویب آن در شورای عالی مدیریت جامع حوضههای آبخیز استان قزوین یا البرز.
- از 30 هزار هکتار، 10 هزار هکتار جهت هرگونه ساخت و اجرای صنایع تولیدی و سکونتگاهی و 20 هزار هکتار جهت انواع فعالیتهای کشاورزی اعم از دام، طیور، آبزیان، تولیدات گلخانهای و هر گونه تولید مجاز دیگری که متناسب با آب مصرفی باشد.
- زهکشی عرصه و جمعآوری پسآب بسیار شور منطقه و انباشت آن در استخرهای مربوطه برای تصفیه فیزیکی و بیولوژیک طی چند مرحله؛ و در فرآیند آن، پرورش ماهی، میگو، جلبک و آزولا بصورت متراکم.
- اختصاص آب تولیدی تصفیهشده به زراعت چوب و تولید میسکانتوس، اکالیپتوس و دیگر گیاهان زراعی و جنگلی سریعالرشد که ماده اولیه ارزشمندی برای سوخت زیستی خواهند بود.
- جمعآوری آبهای مصرفشده در آبیاری از طریق زهکشها — که با زراعت چوب و امثال آن یک مرحله تصفیه بیولوژیک میشوند — برای پرورش ماهی و میگو؛ و در یک مرحله بعد، با تصفیه آنها جهت مصارف شرب و صنعت مجموعه.
- ایجاد برجهای «آسمانویلا» برای تأمین 100 هزار واحد دوبلکس آسمانویلایی و تأمین مسکن ویلایی در برجباغها از 500 متر تا 2000 متر، متناسب با توان مالی و داراییهای کلیه پرسنل — از کارگر تا مدیر و سرمایهگذار — و همچنین شرکتهای دانشبنیان و تولیدکنندگان قطعات و تجهیزات؛ و ایجاد فرآیند خرید داراییهای آنان در شهر و سکونتگاههای فعلی ویلای مسکونی و پرداخت مازاده با دارایی از محل حقوق و درآمدهای فرعی، همراه با ایجاد تعاونی ملی فراگیر همه دستاندرکاران.
- فراهم کردن همکاری صندوق توسعه سرمایهگذاری بخش کشاورزی به نسبت 51 درصد تعاونی و سرمایهگذار و 49 درصد صندوق، و تأمین کلیه سرمایههای مورد نیاز ایجاد زیرساختها اعم از تولیدی و خدماتی؛ و همچنین واگذاری کلیه اراضی و تأسیسات شهری صنعت خودرو جهت تأمین 49 درصد سهم دولت به صندوق پروژه یا صندوق توسعه سرمایهگذاری.
- تصویب ایجاد پردیس بهعنوان طرح ملی در صندوق نوآوری و شکوفایی ریاست جمهوری و ایجاد ساختارهای مناسب صندوق مالی برای حمایت از پروژه، با مشارکت 10 درصد سرمایهگذار و 49 درصد دولت.
- ایجاد کلیه خدمات آموزشی از مهد کودک، دبستان، دبیرستانهای متوسطه — بهویژه فنی و حرفهای — و مراکز آموزش عالی علمی-کاربردی با محوریت صنعت خودرو؛ و همچنین کلیه خدمات هتلینگ، گردشگری، فروشگاهی و ورزشی بهگونهای که همه نیازهای ساکنین را در عالیترین سطح فراهم کند. با تولید خدمات و فروش رویالتی خدمات به سرمایهگذاران فرعی و دیگر درآمدهای قابل استحصال، یک فرآیند جامع از بازسازی، بازمهندسی و انباشت سرمایه فراهم میشود.
- حالا شرکتهای خودروساز، با انباشت سرمایه در صندوقهای سرمایهگذاری، صندوق پروژه طرح ملی و دیگر صندوقهایی که برای حمایت از تولید، مصرف، فناوری و آموزشها خلق میشود، میتوانند ضمن تأمین خدمات کلیه پرسنل از تولد تا مرگ، به همه آرزوی خود در تولید و فروش داخلی و صادرات تولیدات به بازارهای خارجی دست یابند.
- دستاوردهای ایجاد چنین پردیسی، فقط ساماندهی صنعت خودرو، خلق فناوری، ارتقاء کیفیت تولیدات و توسعه بازارهای داخلی و خارجی با قیمت رقابتی نخواهد بود؛ بلکه اصلیترین دستاورد، کرامت انسانی دستاندرکاران خواهد بود — از جمله تأمین مسکن، اشتغال پایدار، معیشت بسیار رضایتبخش و خلق ثروت قابل توجه از محل زنجیره ارزش افزوده.
- حالا ایجاد یک پردیس — اگرچه در موضوعیت حل چالش آب مطرح شده — یک رویکرد و بستر قدرتمند برای خودپایداری در آب و انرژی، امنیت غذایی، اشتغال، زادآوری، کسب مهارت و صلاحیت حرفهای و بسیاری از امور دیگر میشود. اموری که برای هر یک از آنها میبایست مستقلاً سرمایهگذاری شود و معلوم نبود که به نتیجه میرسد یا خیر؛ اما حالا در یک زنجیره ارزش افزوده به نتیجه رسیده و پایدار شده و میتواند بصورت تصاعدی زمینهساز کسبوکارهای جانبی — مرتبط و حتی غیرمرتبط اما تقویتکننده بنیانها و زیرساختهای یک پایلوتسازی آرمانی — بشود.
تسنیم: برای اینکه این رویکرد آرمانی بتواند پایلوتسازی شود، نیاز به حمایت گسترده حکمرانی دارد. دولت، مجلس، مدیریت شهری، نظام علمی و دانشگاهی و دیگران باید بهصورت مشتاقانه خدمت و همراهی کنند. در حالیکه دولت هم کمبود بودجه دارد و هم ناترازی در امور مختلف و همچنین گرفتاریهای فراوان سیاسی-اجتماعی را تجربه میکند، آیا با توجه به وضعیت موجود، امیدی به تحقق اینگونه رویکردهای آرمانی تمدنساز وجود دارد؟
امانپور: ضرورت امید به فرج، در همه لحظات عمر هر انسانی یک امر قطعی است؛ و ضرورت آمادهشدن برای خدمت در رکاب منجی آخرالزمان، یک تکلیف شرعی محسوب میشود. پاسخ واقعی و همهجانبه همان «آمادهشدن برای همراهی منجی» است؛ زیرا منجی به افراد ضعیف، بیخاصیت، طلبکار و صرفاً مطالبهگر نیازی ندارد — اصلاً نمیآید تا آنان را از این منجلاب رکود بیمارگونه نجات دهد.
اما سربازان و همرکابهای واقعی ایشان، افراد امیدوار، خودساخته، آرمانخواه و انقلابیاند که همواره در حال تلاش و جهاد عالمانه هستند. لذا، اگرچه مطلب را با کفایه مطرح کردید، اما بدانید که اینگونه آمادگی، ضروری و یک حقیقت محض است که باید با تلاش به آن برسیم. اما بهموازات خودسازی و کسب صلاحیت، برنامهریزی و مدیریت الگوهای تمدنساز، واقعاً همه امکانات لازم برای اجرای اینگونه طرحها آماده است.
در ادامه، برخی از امکانات و خدمات قابل استفاده مرور میشود:
تدوین سیاستها و استراتژیهای راهبردی و ابلاغ آن توسط رهبری؛ که متکی به آنها، بسیاری از این اقدامات — بهویژه در موضوع آب و انرژی — بهعنوان چارهجویی چالشهای استراتژیک، حمایت میشوند.
قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی، هم در برنامه ششم و هماکنون در برنامه هفتم، با حمایت از سرمایهگذاری در آب و انرژی، امکان تهاتر هزینههای انجامشده را بهعنوان هزینههای قابلقبول مالیاتی فراهم کرده است.
معاونت علمی و فناوری، هرگونه سرمایهگذاری برای خلق فناوریهای مورد نیاز را با هزینههای قابلقبول مالیاتی برای تهاتر تأیید میکند و مقررات کارآمدی در این زمینه وجود دارد.
حدود 250 مورد خدمات دانشبنیان در سطح کشور — در معاونت علمی و فناوری، دانشگاهها و پارکهای علم و فناوری — تعریف، ساختارسازی و ارائه میشود که متأسفانه شناخت و استفاده کارآمد از آنها پیگیری نمیشود.
آخرین خدمت ارزشمندی که معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری برای تحول و تمدنسازی ارائه نموده، حمایت از تأسیس یک شتابدهنده برای ارزیابی، آسیبشناسی و نیازسنجی نیروی انسانی جهت آموزشهای کسب صلاحیت حرفهای است؛ که اگرچه در آغاز راه است، اما بشدت نیاز است و استقبال هم شده است.
صندوق توسعه سرمایهگذاری در بخش کشاورزی، آمادگی کامل برای حمایت و تأمین سرمایه مشارکتی در اینگونه برنامهها — بهویژه چارهجویی چالش آب — را دارد و آماده همکاری است؛ و به نسبت 51 درصد متقاضی و 49 درصد صندوق، در تأمین هزینه اینگونه طرحهای تحولآفرین همکاری میکند.
صندوق نوآوری و شکوفایی ریاست جمهوری، هر یک از این اقدامات را که قابل تبدیل به یک برنامه و طرح ملی باشد، با همکاری متولیان مصوب مینماید و برای آن صندوق پروژه تشکیل داده و با مشارکت 49 درصدی در تأمین منابع از سوی دولت، همکاری مؤثری با سرمایهگذاری که 51 درصد مشارکت کند، خواهد داشت.
نهادهای جهانی بسیار متنوعی — از برنامههای رفع ناترازی آب و انرژی و بهینهسازی اکوسیستمها در جهت پایداری، تلاش برای توسعه اقلیم سبز، مشارکت در تأمین امنیت غذایی و موارد دیگر — آماده همکاری و مشارکت در تأمین مالی هستند؛ که از مهمترین آنها میتوان به سازمان جهانی اقلیم سبز (GCF) اشاره کرد.
بسیاری دیگر از ساختارها — از جمله تعاونیهای تولید یا ساختارهایی که بصورت فراگیر از بهرهبرداران هر حوضه آبخیز میتواند شکل بگیرد — هرگونه حمایت از مشارکت مردم و سرمایهگذاران را قابل عملیاتی کردن میسازد.
لذا، تحقق این برنامهها نیاز به حوصله، دیدگاه جامعهنگر، الگوی مدیریتی راهبردی تحولآفرین و در یک کلمه، نیاز به مدیریت جهادی دارد. با فراخوانی که دولت برای مشارکت مردم — از ارائه پیشنهاد تا هرگونه حمایت از مشارکتهای مردمی — داده، هماکنون هیچ بهانهای قابل قبول نیست و همه امکانات برای موفقیت روی زمین فراهم است. عنایت و پشتیبانی خداوند هم که از قبل ابلاغ شده: «وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا» لذا «گر گدا کاهل بود، تقصیر صاحبخانه چیست؟»!
همه آنهایی که فکر میکنند حمایت نمیشوند، تقاضا دارد یک لحظه هم متفاوت فکر کنند و این موضوع را بررسی نمایند: آیا واقعاً ما راه و روش استفاده کارآمد از این همه امکانات را آموزش دیده و آموختهایم؟ یا نیاز است که برای بهکارگیری کارآمد اینگونه خدمات، آموزش داده شود؟ صلاحیت حرفهای در همه امور نیاز است.
اگر قرار است که وضع موجود متحول شود، هر فرد حقیقی و حقوقی باید این تحول را از خودش شروع کند.
در همین رابطه، پیشنهاد میشود که از آخرین ارزشمندی که برای کارآفرینان با حمایت معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری فراهم شده، استفاده گردد.
معاونت محترم علمی و فناوری، علاوه بر آنچه در سایت معاونت بهعنوان خدمات قابل استفاده معرفی شده است، شایسته است از ایجاد یک شتابدهنده و مرکز نوآوری نیز حمایت کند. این شتابدهنده باید خدمات لازم را به کارگزاران و تسهیلگران ارائه دهد تا آنها، اولاً بتوانند همه افراد حقیقی و حقوقی متقاضی استفاده از خدمات دانشبنیان را بهشایستگی معرفی کنند و ثانیاً خودِ کارگزاران، دورههای آموزشی کسب صلاحیت حرفهای را طی نمایند تا بتوانند متقاضیان را بهدرستی جذب و پشتیبانی کنند.
این رویکرد، بازار خدمات تسهیلگران را نیز رونق میدهد. همچنین شایسته است در معرفی خدمات، صرفاً به خدماتی که توسط معاونت محترم علمی و فناوری ریاست جمهوری ارائه میشود محدود نماند؛ بلکه کلیه خدماتی که پارکهای علم و فناوری، دانشگاهها و صندوق نوآوری و شکوفایی ریاست جمهوری ارائه میدهند نیز در این چارچوب معرفی شوند.
این رویکردِ عالمانه و حکیمانه میتواند با ایجاد یک پایگاه اطلاعاتی هوشمند خدمات دانشبنیان تقویت گردد.
به هر صورت، اگر رهنمود قاطع رهبر معظم انقلاب این است که «فعالیتها دانشمحور و ساختارها و فرآیندها دانشبنیان باشند»، تحقق چنین رهنمودی نیازمند ساختارسازی قدرتمند و عالمانهای در حکمرانی علم و فناوری است که:
- خدمات را بهشایستگی معرفی کند،
- متقاضیان را برای بهرهمندی یاری کند،
- کارگزاران را آموزش دهد،
- قابلیتهای آنان را سالیانه ارزیابی کند،
- و جشنوارههایی برگزار نماید که کارگزاران موفق، تشویق شوند.
چرا صرفاً صاحبان فن، اختراع و دستاوردهای علمی-فناورانه ارزیابی و تشویق میشوند؟
ارائه خدمت موفق به متقاضیان خدمات دانشبنیان توسط کارگزاران و تسهیلگران نیز میتواند مورد ارزیابی، ردهبندی و حتی کسب مدال، نشان و جوایز ارزنده قرار گیرد.
با چنین رویکردهایی — که از جنس مدیریت جهادی است — هرگونه اندیشه و برنامهی بلندنگر، تحولآفرین و تمدنساز، قابل اجرا خواهد بود.
مدیریت جهادی یعنی ایجاد همافزایی و توانمندسازی دستاندرکاران بازار (جامعه هدف) متکی به جهاد علمی و تقوای الهی. و تقوای الهی هم به معنای شناسایی، حفاظت و بهرهبرداری پایدار و همهجانبه از داشتههاست.
در حال حاضر، همه قابلیتها و ساختارهای موجود در حوزه علم و فناوری، رویکردی مبتنی بر تولید علم و فناوری و تربیت نیروی انسانی دارند؛ اما ساختارها و فرآیندهای بهکارگیری و مصرف علم، دانش و نیروی تحصیلکرده، ناکارآمد و ضعیف است. همین امر منجر به مهاجرت نیروها و از دست رفتن قابلیتهای علمی و فناورانه میشود.
اندیشههایی از جنس ایجاد پردیسهای خودپایدار موضوعی — که همه خدمات را در کنار کار و سکونت فراهم میکند — منجر به کارآمدی همه دستاندرکاران و بهرهبرداران، جلوگیری از مهاجرت و فراهمسازی زمینه مهاجرت معکوس خواهد شد.