به گزارش اکو اقتصاد، در حالی که بسیاری از کشورهای منطقه با استفاده از فناوریهای نو و مدلهای مشارکت بخش خصوصی، ظرفیت پالایش نفت خود را دو برابر کردهاند، صنعت پالایش ایران هنوز درگیر مشکلات ساختاری و مدیریتی است. در ظاهر، پالایشگاههای کشور روزانه بیش از ۲ میلیون بشکه نفت خام را فرآورش میکنند، اما در واقع تنها حدود ۶۸ درصد از ظرفیت واقعی به کار گرفته میشود. علت اصلی این شکاف، نه کمبود نفت خام، بلکه بحران مدیریتی، نبود فناوری روز و تاخیر مزمن در نوسازی واحدهای تولیدی است.
بررسیها نشان میدهد عمر متوسط تجهیزات پالایشگاههای کشور به بیش از ۳۰ سال رسیده، در حالی که استاندارد جهانی، تعویض یا بازسازی اساسی هر ۲۰ سال است. این فرسودگی باعث میشود بازده انرژی کاهش یافته و آلودگیهای زیستمحیطی افزایش یابد. کارشناسان میگویند حدود ۲۵ درصد از انرژی مصرفی پالایشگاهها در ایران صرف جبران هدررفت ناشی از تجهیزات ناکارآمد میشود.
یکی از نمونههای بارز این وضعیت، پالایشگاه اصفهان است که با وجود اجرای چند طرح ارتقایی در سالهای اخیر، هنوز از فناوری کنترل هوشمند استفاده نمیکند. در نتیجه، تصمیمگیریها درباره توقف یا تغییر خطوط تولید به صورت دستی انجام میشود و همین امر، زمان تعمیرات و راهاندازی مجدد را طولانی میکند. در مقایسه، پالایشگاههای عربستان و امارات با بهرهگیری از سامانههای دیجیتال و هوش مصنوعی، توانستهاند دوره تعمیرات اساسی خود را تا ۳۰ درصد کاهش دهند و ضریب اطمینان تجهیزات را به بالای ۹۵ درصد برسانند.
از سوی دیگر، کمبود منابع مالی برای نوسازی نیز صنعت پالایش ایران را در تنگنا قرار داده است. طبق برآوردهای رسمی، این صنعت به دستکم ۱۵ میلیارد دلار سرمایهگذاری تا سال ۱۴۰۶ نیاز دارد تا بتواند همگام با استانداردهای بینالمللی حرکت کند. با این حال، در سه سال اخیر کمتر از ۴ میلیارد دلار تخصیص یافته که بخش زیادی از آن نیز صرف هزینههای اضطراری و نه توسعهای شده است.
یکی از مدیران سابق شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی، در گفتوگو با یک رسانه تخصصی انرژی، گفته است: تا زمانی که تصمیمگیریها کوتاهمدت و بر پایه رفع بحران باشد، نه سرمایهگذار داخلی رغبت میکند وارد شود، نه فناوریهای جدید جایی در پالایشگاهها پیدا میکنند. نوسازی در ایران به معنای وصلهپینه کردن تجهیزات است، نه بازسازی واقعی.
افزون بر مشکلات فنی و مالی، چالش نیروی انسانی نیز به یک دغدغه جدی تبدیل شده است. حدود ۳۰ درصد از کارکنان ماهر پالایشگاهها در آستانه بازنشستگی هستند و برنامه مشخصی برای آموزش و جایگزینی نیروهای جدید وجود ندارد. این کمبود باعث شده در برخی واحدها، زمان تعمیرات از ۶۰ روز به بیش از ۱۰۰ روز برسد. هر روز تأخیر، طبق برآورد کارشناسان، حدود ۴۰ تا ۵۰ میلیون دلار زیان مستقیم به اقتصاد کشور تحمیل میکند.
تحریمهای بینالمللی نیز مزید بر علت شدهاند. بسیاری از قطعات و کاتالیستهای مورد استفاده در واحدهای پالایش از کشورهای اروپایی تأمین میشدند، اما با تشدید محدودیتها، واردات این اقلام دشوار شده است. هرچند شرکتهای داخلی توانستهاند بخشی از نیازها را بومیسازی کنند، اما هنوز از نظر کیفیت و دوام، فاصله قابل توجهی با استانداردهای جهانی وجود دارد.
در این میان، برخی طرحهای نوآورانه میتوانند امید تازهای برای صنعت پالایش کشور باشند. پروژه «دیجیتالیسازی فرآیند نگهداشت تجهیزات» که در دو پالایشگاه تبریز و بندرعباس بهصورت آزمایشی آغاز شده، با استفاده از هوش مصنوعی، خرابی احتمالی پمپها و توربینها را پیشبینی میکند. کارشناسان میگویند در صورت گسترش این فناوری، زمان توقف تولید تا ۲۰ درصد کاهش مییابد و ایمنی عملیاتی بهطور چشمگیری بهبود پیدا میکند.
در نهایت، مسیر احیای صنعت پالایش ایران از میان سه عامل کلیدی میگذرد: اصلاح مدیریت، جذب سرمایه و ورود فناوری نو. بدون این سه محور، هرچند منابع نفتی کشور گسترده است، اما ارزشافزوده آن در زنجیره تولید پایین میماند و ایران به جای بازیگر اصلی در بازار فرآوردهها، به مصرفکنندهای وابسته بدل خواهد شد.