به گزارش اکو اقتصاد،بازار طلا و سکه در هفتههای اخیر دوباره زیر فشار دو موتور اصلی خود قرار گرفته است: جهش نرخ دلار در داخل و رشد اونس جهانی طلا در بازارهای بینالمللی. حاصل این ترکیب، ثبت رکوردهای جدید قیمتی و تشدید انتظارات تورمی در میان مردم است؛ انتظاراتی که خود به سوخت تازهای برای ادامه رشد قیمتها تبدیل میشود. در این میان، حراجهای مقطعی سکه از سوی بانک مرکزی بار دیگر بهعنوان ابزار مداخله روی میز قرار گرفته، اما شواهد نشان میدهد این ابزار بیش از آنکه نقش «درمان» داشته باشد، کارکرد یک «مسکن موقت» را ایفا میکند.
حراج سکه در مرکز مبادله ایران در دورههای نامنظم و معمولاً ماهی یک تا دو بار برگزار میشود. در روز حراج و ساعاتی قبل از آن، بخشی از نقدینگی متقاضیان به سمت خرید سکه در این بازار هدایت میشود و برای مدتی کوتاه، از فشار خرید در بازار آزاد کاسته میشود. همین تخلیه مقطعی تقاضا، در برخی روزها منجر به کاهش محدود قیمتها یا دستکم توقف موقت موج صعودی میشود. اما این اثر بسیار زودگذر است؛ بهمحض پایان حراج، بازار دوباره زیر سیطره همان متغیرهای اصلی خود یعنی دلار و اونس قرار میگیرد و مسیر قبلی را ادامه میدهد.
تا امروز دهها دوره حراج برگزار شده، اما قیمت سکه امامی در کانالهای بالای صد میلیون تومان و سکههای خرد در سطوح بیسابقه معامله میشوند. این واقعیت ساده نشان میدهد که حراجهای مقطعی، به تنهایی توان تغییر ریل بازار را ندارند. مشکل نه در برگزاری حراج، بلکه در «نظام عرضه» است؛ مادامی که عرضه سکه منظم، مستمر و متناسب با تقاضای واقعی بازار نباشد، این ابزار فقط نقش تزریق کوتاهمدت آرامبخش را بازی میکند.
از نگاه تحلیلی، حراجهای مقطعدار حتی میتوانند به نوسان بیشتر دامن بزنند. بازار وقتی میداند عرضه تنها در فاصلههای نامنظم انجام میشود، بهجای شکلگیری یک منحنی پایدار، بین دو نقطه «کاهش موقت» و «جهش دوباره» در نوسان خواهد بود. در عمل، معاملهگران کوتاهمدت و سفتهبازان نیز از همین الگو برای کسب سود بیشتر استفاده میکنند: خرید در فواصل بین حراجها و فروش در نزدیکی خبر عرضه.
در سوی دیگر، نباید نقش تقاضا را نادیده گرفت. با وجود رشد شدید قیمتها، تقاضا برای مصنوعات طلا در رکود عمیقی قرار دارد و خرید سکه و طلای آبشده بیشتر جنبه حفظ ارزش دارایی پیدا کرده است. بخشی از سرمایهگذاران بهجای خرید زیورآلات، به سمت سکه، طلای خام و صندوقهای طلای بورسی رفتهاند؛ ترکیبی که هم فشار تقاضای سرمایهای را بالا نگه میدارد و هم حساسیت بازار را نسبت به هر موج جدید قیمتی افزایش میدهد.
در چنین شرایطی، سیاست حراج سکه تنها در صورتی میتواند نقشی پایدارتر ایفا کند که در کنار چند پیششرط دیگر قرار گیرد: ثبات نسبی در بازار ارز، برنامه روشن و روزانه برای عرضه سکه متناسب با نیاز بازار، شفافیت در سازوکار قیمتگذاری و هماهنگی با سایر ابزارهای مدیریت نقدینگی و انتظارات. در غیر این صورت، حراجهای مقطعی همچنان در حد «خبر» اثر خواهند داشت نه در حد «سیاست مؤثر».
بهطور خلاصه، بازار طلا و سکه در حال حاضر بیشتر از «سکه حراجی» به «ثبات ارزی، سیاستگذاری منسجم و مدیریت انتظارات» نیاز دارد؛ تا وقتی ریشههای ارزی و روانی التهاب بازار درمان نشود، حراجها هرچقدر هم پر سر و صدا برگزار شوند، تأثیرشان کوتاه، محدود و گذرا خواهد بود.
ساناز احمدی