به گزارش اکو اقتصاد، پانتهآ حکیمی، مدیر صندوق طلای گلدیس با اشاره به روند کاهش تعرفههای جهانی طی دهههای گذشته گفت: از دهه ۱۹۶۰ تاکنون، نرخ تعرفههای جهانی از بیش از ۴۰ درصد به کمتر از ۵ درصد در دهه ۲۰۲۰ رسیده است. این کاهش طولانیمدت نتیجه توافقات تجارت آزاد و فشار شرکتهای چندملیتی برای جهانیسازی زنجیره تأمین بوده است.
وی ادامه داد: با این حال، از اواخر دهه ۲۰۱۰، نوسانات اندکی به سمت بالا مشاهده میشود که همزمان با جنگ تجاری آمریکا و چین و افزایش سیاستهای حمایتگرایانه در غرب رخ داده است. این تغییرات نشان میدهد اقتصاد جهانی وارد فاز بازنگری در استراتژی واردات و تعرفهها شده است.
حکیمی سپس به نقاط اوج تاریخی قیمت طلا اشاره کرد و گفت: سه نقطه کلیدی در تاریخ قیمت واقعی طلا دیده میشود: سال ۱۹۸۰ همزمان با خروج دلار از استاندارد طلا و بحران انرژی دهه ۷۰، سال ۲۰۱۱ پس از بحران مالی جهانی و اجرای سیاستهای تسهیل کمی فدرال رزرو، و سال ۲۰۲۵ که به دلیل تورم مزمن، بدهی سنگین دولت آمریکا و بحران اعتماد به اوراق دلاری، شاهد جهش قیمت طلا بودیم.
وی افزود: این جهشها نه تنها نشانگر روند بازار هستند، بلکه بیانگر انتقال قدرت اقتصادی از داراییهای مالی به داراییهای واقعی و کاهش اعتماد به دلار به عنوان محور نظام مالی جهانی است.
حکیمی همچنین به بررسی تقاضای جهانی طلا پرداخت و گفت: در دهههای گذشته، تقاضای طلا تحت تأثیر عوامل مختلفی نظیر سیاستهای پولی، رشد اقتصادی و تغییرات نرخ بهره بوده است. اما در سالهای اخیر، با توجه به افزایش بدهیهای دولتی و نگرانیها نسبت به تورم، سرمایهگذاران جهانی توجه ویژهای به طلا داشتهاند.
مدیر صندوق طلای گلدیس نوین افزود: کشورهای آسیایی و خاورمیانه نقش مهمی در تقاضای جهانی طلا دارند و روندهای اقتصادی و سیاسی در این مناطق میتواند نوسانات کوتاهمدت قیمت را تحت تأثیر قرار دهد. از این رو، صندوقهای سرمایهگذاری باید ضمن رعایت استراتژیهای ریسکمحور، از فرصتهای رشد ناشی از تغییرات بازار بهرهمند شوند.
وی در پایان توصیه کرد: سرمایهگذاران برای حفظ ارزش داراییهای خود باید به شاخصهای کلان اقتصادی و روندهای بلندمدت توجه کنند و از تصمیمگیریهای هیجانی بر اساس نوسانات کوتاهمدت اجتناب کنند. طلا همچنان بهعنوان دارایی امن و استراتژیک، جایگاه ویژهای در پرتفو سرمایهگذاری دارد.
این کارگروه تخصصی، با تمرکز بر تحلیل روندهای جهانی و تحولات اقتصادی، چشمانداز روشنی از مسیر آینده بازار طلا و فرصتهای سرمایهگذاری فراهم کرد و اهمیت برنامهریزی مبتنی بر دادههای واقعی و تغییرات کلان اقتصادی را برجسته نمود.