به گزارش اکو اقتصاد، بازار جهانی رمزارزها بار دیگر وارد مسیر نزولی شده و افت قیمتها در روزهای اخیر نگرانی سرمایهگذاران این حوزه را تشدید کرده است. تحلیلگران میگویند این ریزش تازه، ادامه همان الگوی همیشگی بازار کریپتو است؛ بازاری که بهجای اتکا به عوامل بنیادی اقتصادی، عمدتاً تحت تأثیر هیجان، شایعات و جریانهای سفتهبازانه حرکت میکند و از ثبات لازم برای یک ابزار سرمایهگذاری برخوردار نیست.
بهگفته کارشناسان مالی، بخش قابل توجهی از توکنهای موجود در بازار فاقد پشتوانه اقتصادی، سودآوری مشخص یا دارایی واقعی هستند. همین موضوع باعث میشود که کوچکترین خبر منفی—از تغییر سیاستهای نظارتی گرفته تا توییت یک فرد مشهور—به سرعت نوسانات شدید قیمتی را رقم بزند. بسیاری از سرمایهگذاران خرد که بدون شناخت وارد این بازار شدهاند، در مواجهه با چنین نوساناتی با زیانهای سنگین روبهرو شدهاند.
همزمان، نشانههای متعددی وجود دارد که نشان میدهد بازار رمزارزها بیش از هر چیز به جریان نقدینگی، موجسواری و رفتار گلهای حساس است. تحلیلگران تأکید میکنند که برخلاف بازارهای مالی سنتی، در بخش عمدهای از پروژههای رمزارزی نه ترازنامه وجود دارد، نه مدل کسبوکار پایدار و نه حتی چشماندازی روشن از سودآوری. همین خلأ بنیادی، باعث شده بسیاری از فعالان اقتصادی آن را بازاری "غیرقابل پیشبینی" و "پرریسک" توصیف کنند.
در مقابل این وضعیت پرابهام، نگاه بخشی از کارشناسان اقتصادی در ایران به سمت بازار سرمایه داخلی دوخته شده است؛ بازاری که به گفته آنان اکنون در یکی از ارزانترین دورههای تاریخی خود قرار دارد. بررسی صورتهای مالی شرکتهای بورسی نشان میدهد بسیاری از بنگاههای بزرگ کشور از داراییهای ارزشمند، زمین، تجهیزات صنعتی، ظرفیت صادراتی و جریان سودسازی پایدار برخوردارند. این ویژگیها نقطه تمایز اساسی بورس تهران با بازاری همچون رمزارزهاست که عملاً پشتوانه فیزیکی یا تولیدی ندارد.
کارشناسان میگویند رکود چندساله بورس، جذابیت آن را برای سرمایهگذاران بنیادی افزایش داده است؛ چرا که بسیاری از نمادها اکنون با قیمتی کمتر از ارزش داراییها یا ارزش جایگزینی معامله میشوند. این موضوع در شرایط تورمی اقتصاد ایران اهمیت دوچندان پیدا میکند؛ بازاری که نسبت به رشد سطح عمومی قیمتها عقب مانده و به اعتقاد برخی تحلیلگران پتانسیل بازگشت دارد.
در ماههای اخیر انتقادات کاربران شبکههای اجتماعی به سفتهبازی در بازار رمزارزها نیز افزایش یافته؛ بسیاری از آنها معتقدند که در شرایط بیثباتی اقتصادی جهانی، ورود به بازاری که فاقد پشتوانه است، ریسک غیرمنطقی به همراه دارد. از سوی دیگر، برخی فعالان بازار سرمایه تأکید میکنند که منابع مالی محدود سرمایهگذاران ایرانی باید در بازارهایی جریان یابد که شفافیت اطلاعاتی، امکان تحلیل بنیادی و پشتوانه واقعی دارند.
اما باید گفت که با وجود جذابیت ظاهری رمزارزها و داستانهای هیجانی پیرامون رشدهای ناگهانی، این بازار همچنان یکی از پرریسکترین حوزههای سرمایهگذاری بهشمار میرود. در مقابل، بورس تهران با وجود رکود طولانی، اکنون از منظر ارزندگی، پشتوانه تولیدی و نسبتهای مالی، چشماندازی باثباتتر و منطقیتر برای سرمایهگذاری ارائه میکند. آنان میگویند: وقتی چنین فرصتی در اقتصاد واقعی وجود دارد، ورود به توکنهای پرنوسان بیش از آنکه تصمیمی عقلانی باشد، نوعی اتلاف سرمایه و زمان است.