اثر دومینویی بازارها/ افت بیت‌کوین چگونه طلا را هم پایین می‌کشد؟
با وجود آن‌که طلا سال‌هاست به‌عنوان پناهگاه امن سرمایه‌گذاران شناخته می‌شود، افت شدید بازار رمزارزها به‌ویژه بیت‌کوین می‌تواند به شکل غیرمستقیم این فلز گران‌بها را هم در مسیر نزولی قرار دهد. فشار فروش برای تأمین نقدینگی، سیاست‌های کلان مانند افزایش نرخ بهره و کاهش اعتماد عمومی از مهم‌ترین عواملی هستند که ریزش بازار کریپتو را به بازار طلا سرایت می‌دهند.

به گزارش اکو اقتصاد، در سال‌های اخیر، با گسترش سرمایه‌گذاری در دارایی‌های دیجیتال، رابطه میان بازار رمزارزها و دارایی‌های سنتی مانند طلا پیچیده‌تر و چندلایه‌تر شده است. هرچند طلا از دیرباز به‌عنوان «پناهگاه امن» شناخته می‌شود و معمولاً در زمان بحران‌های مالی مورد توجه قرار می‌گیرد، اما نوسانات شدید رمزارزها—خصوصاً بیت‌کوین—گاهی می‌تواند اثرات غیرمستقیمی بر بازار طلا بگذارد و حتی این فلز گران‌بها را تحت فشار قرار دهد. این پدیده بیشتر از مسیرهای رفتاری و شرایط کلان اقتصادی شکل می‌گیرد.

نخستین عامل، رفتار سرمایه‌گذاران در هنگام سقوط بازارها است. هنگام افت شدید قیمت رمزارزها، بسیاری از معامله‌گران و صندوق‌ها برای جلوگیری از تشدید ضرر یا تأمین الزامات نقدینگی، اقدام به فروش سایر دارایی‌های خود—including طلا—می‌کنند. این رفتار که از آن با عنوان «فرار به نقدینگی» نام برده می‌شود، زمانی رخ می‌دهد که بازار در شرایط استرس قرار دارد و سرمایه‌گذاران می‌کوشند دارایی‌های نقدشونده را به سرعت تبدیل به پول نقد کنند. از آنجا که طلا بازاری بزرگ و نقدشونده دارد، یکی از اولین دارایی‌هایی است که در مواقع اضطراری برای تامین نقدینگی فروخته می‌شود، حتی اگر ماهیتاً یک دارایی امن باشد.

عامل مهم دیگر، تحولات اقتصاد کلان است. زمانی که اقتصاد جهانی وارد دوره‌ای از سیاست‌های انقباضی می‌شود و بانک‌های مرکزی نرخ بهره را افزایش می‌دهند، جذابیت طلا کاهش می‌یابد. دلیل آن ساده است: طلا هیچ سود دوره‌ای ندارد و در محیط نرخ بهره‌ی بالا، هزینه فرصت نگهداری آن رشد می‌کند. هم‌زمان، رشد نرخ بهره معمولاً ارزش دلار را تقویت می‌کند و چون قیمت طلا به دلار سنجیده می‌شود، افزایش ارزش دلار فشاری مضاعف بر قیمت طلا وارد می‌کند. بنابراین، اگر سقوط رمزارزها هم‌زمان با دوره‌ای از رشد نرخ بهره و تقویت دلار باشد، فشار فروش بر طلا می‌تواند شدیدتر شود.

از سوی دیگر، نقدینگی بازار رمزارزها نقش کلیدی در این ارتباط دارد. رمزارزها در مقایسه با بازارهای سنتی، عمق نقدینگی کمتری دارند. وقتی شوک بزرگی—مانند فروپاشی یک صرافی یا رخداد امنیتی—به بازار وارد می‌شود، نقدینگی به سرعت خشک می‌شود و موج خروج سرمایه شکل می‌گیرد. کاهش اعتماد و نقدینگی در این بازار می‌تواند احساس ناامنی گسترده‌تری در میان سرمایه‌گذاران ایجاد کند و آنان را به کاهش ریسک در سبد دارایی‌هایشان وا دارد. این کاهش ریسک معمولاً با فروش دارایی‌های نوسانی آغاز می‌شود اما در ادامه می‌تواند حتی به فروش دارایی‌های باثبات مانند طلا نیز سرایت کند.

در نهایت، این رخدادها نشان می‌دهد که طلا همیشه نقش «پناهگاه مطلق» را ایفا نمی‌کند. در حالی که در بلندمدت و در مواجهه با تورم ساختاری معمولاً به‌عنوان پشتوانه ارزش عمل می‌کند، اما در کوتاه‌مدت ممکن است از فشارهای ناشی از کمبود نقدینگی، نوسانات بازار رمزارزها و تغییرات اقتصاد کلان تأثیر بپذیرد. ترکیب این عوامل سبب می‌شود که در برخی مقاطع، افت شدید بازار رمزارزها بتواند به بازار طلا نیز موج منفی منتقل کند.

به‌طور کلی، آنچه باعث این هم‌زمانی فشار فروش می‌شود، نه شباهت ماهوی این دو دارایی، بلکه رفتار مشترک سرمایه‌گذاران در شرایط بحران و سازوکارهای مالی یکسانی مانند نقدینگی، نرخ بهره و دلار است.

0 نظر:

نظر بدهید