بازار سهام در محاصره ریسک و بی‌اعتمادی
در معاملات امروز هم‌زمان با جهش تاریخی نرخ اخزا تا مرز ۳۸ درصد و صعود دوباره دلار به سطوح بی‌سابقه، بازار سهام اگرچه صبحی سبز را تجربه کرد اما نتوانست این روند را حفظ کند و در نهایت با کاهش تقاضا و بازگشت احتیاط سرمایه‌گذاران به کار خود پایان داد. رشد هم‌زمان ارز، طلا و بازده اوراق کم‌ریسک، جریان نقدینگی را از بورس دور کرد و شاخص‌ها را در وضعیتی شکننده و ناپایدار قرار داد؛ فضایی که بیش از هر زمان دیگری اهمیت نقدینگی و نرخ بهره را در تعیین مسیر آینده بازار برجسته می‌کند.

به گزارش اکو اقتصاد، در بازار امروز، فضای عمومی اقتصاد تحت‌تأثیر سه متغیر مهم یعنی رشد نرخ ارز، افزایش قیمت طلا و جهش قابل توجه بازدهی اوراق خزانه اسلامی قرار گرفت و همین سه عامل، جهت‌دهنده رفتار سرمایه‌گذاران در بازارهای مختلف بودند. در حالی که قیمت دلار دوباره سقف‌شکنی کرد و این رشد انتظارات تورمی را تقویت نمود، طلا نیز همسو با این روند افزایش یافت. چنین رفتاری در بازارهای ارز و طلا معمولاً نشانه‌ای از تقویت ریسک‌گریزی و کوشش سرمایه‌گذاران برای حفظ ارزش دارایی‌هاست. واکنش طبیعی بازار سهام نیز در چنین روزهایی می‌تواند نوسان بین امید و احتیاط باشد؛ همان‌طور که امروز شاهد بودیم. معاملات بورس در ساعات ابتدایی با فضای مثبت آغاز شد و بیش از ۷۵ درصد نمادها در محدوده مثبت معامله شدند، اما این شرایط پایدار نماند. با گذشت زمان و تقویت جریان خروج پول، تقاضا تحلیل رفت و بازار به سمت وضعیتی خنثی و محتاطانه حرکت کرد. علت اصلی این چرخش رفتاری را باید در تغییرات نرخ سود بدون ریسک، یعنی نرخ بازده اوراق خزانه اسلامی، جست‌وجو کرد؛ چراکه این اوراق امروز رکورد جدیدی نزدیک به ۳۸ درصد را ثبت کردند و این موضوع تأثیر روانی و مالی قابل‌توجهی بر بازار سهام داشت.

افزایش نرخ بازده اوراق خزانه اسلامی از آن جهت مهم است که این اوراق جزو کم‌ریسک‌ترین ابزارهای مالی کشور محسوب می‌شوند و دولت تعهد کامل نسبت به بازپرداخت آن‌ها دارد. بنابراین وقتی بازدهی این اوراق به محدوده‌های بسیار جذاب می‌رسد، بسیاری از سرمایه‌گذاران ترجیح می‌دهند نقدینگی خود را از سهام خارج کنند و وارد بازاری شوند که سود تضمین‌شده و بدون ریسک ارائه می‌دهد. این اتفاق موجب می‌شود ارزش‌گذاری شرکت‌ها تحت فشار قرار گیرد، زیرا هرچه نرخ سود بدون ریسک بالاتر برود، نرخ تنزیل جریان‌های نقدی آتی افزایش یافته و ارزش ذاتی سهام کاهش می‌یابد. آنچه امروز در بازار رخ داد، دقیقاً بر پایه همین منطق بود: سهامی که در ابتدای بازار با فشار تقاضا مواجه بودند، به‌تدریج از نفس افتادند، زیرا افزایش نرخ اخزا سیگنالی از جذاب‌تر شدن بازارهای کم‌ریسک می‌داد و سرمایه‌گذاران را به سمت خروج از سهام سوق داد.

در کنار این عامل، نوسانات نرخ ارز نیز نقشی مهم در رفتار امروز بازار داشت. با اینکه رشد قیمت دلار معمولاً می‌تواند برای شرکت‌های صادرات‌محور و دلاری اثر مثبت داشته باشد، اما این اثر مثبت به‌طور لحظه‌ای در بازار سهام ظاهر نمی‌شود. مطالعات مالی نشان می‌دهد که اثر تغییرات نرخ ارز بر سودآوری شرکت‌ها معمولاً با یک دوره تأخیر خود را نشان می‌دهد و بازار نیز زمانی واکنش پایدار به رشد ارز نشان می‌دهد که نسبت به تثبیت آن اطمینان پیدا کند. در شرایط امروز، اگرچه دلار رشد کرد، اما عدم قطعیت نسبت به ماندگاری این رشد باعث شد اثر آن بر شاخص‌ها محدود بماند. علاوه بر این، بخش قابل توجهی از نقدینگی که می‌توانست وارد سهام شود، به دلیل جذابیت بالای سود بدون ریسک یا حرکت به سمت دارایی‌های دلاری و طلایی، عملاً راهی بورس نشد و همین موضوع باعث شد بازار نتواند رنگ سبز پایداری به خود بگیرد.

عامل مهم دیگر، وضعیت نقدینگی بازار است. ارزش معاملات که می‌تواند موتور اصلی رشد بازار باشد، همچنان در سطوحی کمتر از حد مورد انتظار برای آغاز یک روند صعودی پایدار قرار دارد. تجربه سال‌های گذشته نشان داده است که بدون ورود نقدینگی تازه، رشدهای لحظه‌ای یا انگیزشی بازار معمولاً دوام ندارند و در نهایت به اصلاح یا افت تقاضا منجر می‌شوند. امروز نیز بازار دقیقاً چنین رفتاری از خود نشان داد: رشد اولیه که ناشی از هیجان و معاملات لحظه‌ای بود، به‌تدریج با خروج نقدینگی تضعیف شد و نشان داد که جریان مستمر پول وارد بازار نشده است. کاهش ارزش معاملات در بسیاری از نمادها نشان‌دهنده این واقعیت است که بازار همچنان با کمبود خریدار فعال مواجه است و سرمایه‌گذاران هنوز ترجیح می‌دهند رفتارهای محافظه‌کارانه داشته باشند.

با کنار هم گذاشتن این سه عامل—یعنی جهش نرخ اخزا، رشد دلار و طلا، و کمبود نقدینگی—می‌توان تصویر روشنی از وضعیت امروز بازار ترسیم کرد. از یک سو دلار و طلا به دلیل انتظارات تورمی تبدیل به پناهگاه سرمایه شده‌اند و از سوی دیگر اوراق خزانه با بازده بسیار بالا، گزینه‌ای کم‌ریسک و جذاب برای سرمایه‌گذاران است. نتیجه این دو جهت‌گیری، کاهش جذابیت سهام و ایجاد نوعی فضای تعلیق در بازار بورس است. بازار امروز اگرچه سقوط نکرد، اما نتوانست مسیر صعودی مشخصی نیز برای خود تعریف کند. شاخص‌ها نوسان داشتند و بیشتر نمادها در پایان بازار با کاهش تقاضا مواجه شدند؛ بدون آنکه فشار فروش سنگینی وجود داشته باشد. این وضعیت را می‌توان «بازارِ در انتظار» توصیف کرد؛ بازاری که نه آن‌قدر بد است که باعث ریزش شود، و نه آن‌قدر خوب که رشد پایدار ایجاد کند. فعالان بازار در چنین فضایی نگاه محتاطانه‌ای دارند و ترجیح می‌دهند بیشتر نظاره‌گر باشند تا آنکه تصمیمات پرریسک بگیرند.

اگرچه رشد نرخ ارز و طلا معمولاً پیش‌زمینه تحرکات مثبت در بازار سهام به‌خصوص برای شرکت‌های صادراتی است، اما تا زمانی که نرخ سود بدون ریسک در سطوح بالا قرار دارد و نقدینگی تازه‌ای وارد بازار نمی‌شود، انتظار جهش قابل توجه در شاخص‌ها منطقی نیست. بازار نیازمند نشانه‌هایی است که نشان دهد جریان پول جدید وارد شده یا حداقل جذابیت اوراق کاهش یافته است؛ در غیر این صورت، سهام همچنان با نوسان محدود و رفتاری محتاطانه همراه خواهند بود. سرمایه‌گذاران حرفه‌ای در چنین شرایطی معمولاً به دنبال فرصت‌های میان‌مدت و سهم‌های ارزنده با ارزش‌گذاری منطقی می‌روند و سرمایه‌گذاران خرد نیز معمولاً محتاطانه‌تر عمل می‌کنند. فضای امروز بازار نمونه‌ای از وضعیتی است که اقتصاد در دو مسیر متضاد حرکت می‌کند: مسیر دارایی‌های بدون ریسک و مسیر دارایی‌های ریسکی. تا زمانی که مسیر اول پرقدرت باشد، جهت‌گیری بازار سهام نیز بیشتر به سمت انتظار، احتیاط و تحلیل‌های دقیق‌تر خواهد بود.

فاطمه حاج علی

0 نظر:

نظر بدهید